لطیفه
۷-معلم :بگو ببينم...اگه توي خيابون يه نفر يه خري رو گرفته وميزنه ومن برم جلو وجلو کارش رو بگيرم، به اين کار چي ميگن؟ شاگرد:آقا اجازه،حس برادري
۸-به ترکه ميگن:اي زن ذليل!چرا تو شستن ظرف ها به زنت کمک مي کني ؟ ميگه خوب اونم تو شستن لباس ها کمکم مي کنه
۹-پنج تا برادر پولاشونا روي هم ميذارن تاکسي مي خرن بعد از چند وقت ور شکست مي شن.ميدوني چرا؟آخه پنج تايي با هم مي رفتن مسافر کشي
۱۰-عزراييل مياد سراغ غضنفر.غضنفر خودشو ميزنه به مردن
۱۱-از دختره مي پرسن شوهر چند حرف داره ؟ميگه اگه پيدا بشه حرف نداره
۱۲-اصفهانيه تو خواب مي بينه به يه فقير 1000تومان داده بلند ميشه ميگه:عجب کا بوسي بود
۱۳-صرف فعل نشستن به گويش لري :موبنيشم تونم بنيشي اونم بنيشه ما که بنيشيم شمام بنيشيد ديه جايي ني اونا بنيشن
۱۴-دو تا لر شطرنج بازي مي کنن،شاه دق مي کنه
۱۵-به گربه چيني مي کن اسمت چيه؟ ميگه :ميونگ
۸-به ترکه ميگن:اي زن ذليل!چرا تو شستن ظرف ها به زنت کمک مي کني ؟ ميگه خوب اونم تو شستن لباس ها کمکم مي کنه
۹-پنج تا برادر پولاشونا روي هم ميذارن تاکسي مي خرن بعد از چند وقت ور شکست مي شن.ميدوني چرا؟آخه پنج تايي با هم مي رفتن مسافر کشي
۱۰-عزراييل مياد سراغ غضنفر.غضنفر خودشو ميزنه به مردن
۱۱-از دختره مي پرسن شوهر چند حرف داره ؟ميگه اگه پيدا بشه حرف نداره
۱۲-اصفهانيه تو خواب مي بينه به يه فقير 1000تومان داده بلند ميشه ميگه:عجب کا بوسي بود
۱۳-صرف فعل نشستن به گويش لري :موبنيشم تونم بنيشي اونم بنيشه ما که بنيشيم شمام بنيشيد ديه جايي ني اونا بنيشن
۱۴-دو تا لر شطرنج بازي مي کنن،شاه دق مي کنه
۱۵-به گربه چيني مي کن اسمت چيه؟ ميگه :ميونگ
+ نوشته شده در سه شنبه نوزدهم شهریور ۱۳۸۷ ساعت 14:43 توسط محمد عموشاهی
|