وب‌ تخصصی شهرستان خمینی شهر (سده) - سدژ

به نام محول احوال و به نام مقلب قلب ها

و اینک سلام و درودی ویژه و بهاری تقدیم به سده ، سده شهر من ، شهر اجداد و نیاکان من.

و سلامی سبز تقدیم به مردم بزرگوار و با فرهنگ سده ی بزرگ.

ای سده!

سرسبز ترین بهار تقدیم تو باد.

يک شاخه رز سفيد تقديم تو باد
رقصيدن شاخ بيد تقديم تو باد
تنها دل ساده ايست دارايي ما
آن هم شب عيد تقديم تو باد

 بله باز هم عید باستانی نوروز فرا رسید!

و ما نویسندگان این سایت با تو عهد و پیمان میبندیم که در راه هر چه بهتر شدن این سایت قدم برداریم و در این راه هر آن چه را که میتوانیم دریغ نکنیم.

و بنده به نمایندگی از کلیه نویسندگان وب سایت بزرگ سده این عید را به یکایک مردم شهرستان تبریک میگویم و امیدوارم سالی توام با موفقیت ، سلامتی ، نشاط و امنیت را در پیش رو داشته باشید.

و ای مردم بزرگوار سده بیایید در این سال با خود عهد ببندیم تا با توجه به الطاف الهی در راه رساندن سده به قله های پیشرفت و ترقی کوشا باشیم.

و بر خود لازم می دانم همین جا از کلیه ی مسئولین شهرستان ، نویسندگان سایت بزرگ سده ، مردم سلحشور و همه و همه تشکر و قدردانی به عمل آورم .

دنيا را برايتان شاد شاد
و شادي را برايتان دنيا دنيا آرزومندم
هر روزتان نوروز

 

آنقدر درگیر این مسائل جانبی شدیم که یادمان رفت در چه ایامی قرار داریم. واقعا که هنوز نفهمیده ایم حسین تشنه آب نبود، حسین بیشتر تشنه لبیک بود (دکتر شریعتی). حسین آن پرورده نبوت، آن عزیز پیامبر، آن پیشوای راستین، آن آزاده آزادیخواه برای چه رفت، با این که می دانست شهید می شود. حسین نرفت که امروز ما فقط به یاد زخمهای تنش باشیم. حسین رفت که فریاد هل من ناصر زنده بماند، حسین رفت که کوفیان شناخته شوند، حسین رفت که بگوید آل محمد آزاده تر از آنند که با یزید و یزیدیان بیعت کنند، چون رفت چون می دانست بیعت با یزید یعنی پامال کردن زحمات جدش. ما که داعیه حسینی داریم چقدر به این فکر کردیم که 72 تنی که حسین را یاری کردند یافته بودند که رضای خداوند عین رضای اهل بیت است. بیایید راه رضای خدا را بشناسیم و در آن راه قدم برداریم نه در راه منافع خویش.

بیایید از دهه پر شور محرم امسال بگوییم . بگذارید بگویم وقتی به یکی از متقاضیان اهدای خون که جوانی 19 ساله بود گفتند که دیگر ظرفیت خون گیری نداریم اشک در چشمانش حلقه زده بود و بیمارستان را ترک میکرد بگذارید بگویم که یکی از پزشکان مستقر در بیمه جنب کتابخانه الغدیر میگفت که اگر این پنج هزار واحد خون  را بتوان به غزه ارسال کرد میتواند خون مورد نیاز تمامی 2500 مجروح غزه ای را تامین کند . بگذارید از سفره های  غذاهای نذری بگویم که امسال هر عزادار خسته ای را میتوانست میهمانی کند . دانشجویانی که سال اول بود که در دانشگاه آزاد خمینی شهر مشغول به تحصیل بودند می گفتند که سال آینده از خانواده هایمان هم میخواهیم که اینجا بیایند . یکی از دانشجویان میگفت که اگر شهر ما را که مرکز یکی از استان ها است در ایام محرم ببینید آنوقت می فهمید اینجا چه حال و هوایی دارد .
دیگر بحث و جنجال در مورد آن 4 ساعت بس است از حالا میخواهیم جلوه های زیبای شهر را در آن 9 روز و 20 ساعت دیگر، به نمایش بگذاریم . همین امروز و فردا با سری کامل عکسهای محرم 87 خمینی شهر می آییم . اینجا خمینی شهر است شهر دو هزار شهید گلگون کفن  . اینجا خاستگاه بزرگانی همچون شهید نواب صفوی ها و شهید موذنی هاست.

هرساله بانزديك شدن تاسوعا و عاشوراي حسيني خيل مشتاقان اهل بيت نبوت و امامت با حضور در پايگاههاي انتقال خون به ياري همنوعان خود شتافته وبا اهدا خون ايثار و فداكاري خود را به منصه ظهور ميرسانند.

امسال نيز ۹ پايگاه جهت اهدا خون همشهريان عزيز پيش بيني شده است كه حضور مردم عزيز را در اين امر خداپسندانه اجر مي نهيم و از زحمات دست اندر كاران اين امر كه ازمدتها پيش با تشكيل جلسات مختلف شرايط وتمهيدات لازم را فراهم كرده اند تقدير و تشكر مي نماييم.

 

چندروز پیش شهرداران استان اصفهان در مسابقه ۱۰۱ شرکت کردند. از خمینی شهرنیز مهندس پورکاظم شهردارخمینی شهر حضور داشت.این برنامه پربیننده تلویزیونی  با مجری گری آقای ممدوح اجرا میشود .سئوالا تی مطرح میشود و ۱۰۱ نفر به آن جواب میدهند .نکته ای که در این مسابقه وجود دارد این است که شرکت کننده اصلی ۳ فرصت سئوال ،مقایسه و اعتماد دارد.فرصت اعتماد این است که اگر در جواب سئوال و انتخاب گزینه شک داشتی می توانی به رای اکثریت اعتماد کنی.در مسابقه یاد شده یکی از شهرداران حاضر که اطلاعات عمومی خوبی داشت  تن به این فرصت داد وتسلیم رای اکثریت شد که رای اکثریت اشتباه بود ومنجربه حذف اوشد.

کوتاه سخن اینکه جناب آقای مهندس پورکاظم به گزارشها واخبار اطرافیان ومشاوران اعتماد نکند و ملاک تصمیم گیری خود او باشد و در هرقضیه ای راسا وارد شود .به هر حال ما خواهان موفقیت ایشان و توسعه شهرهستیم .

ودر آخر اینکه گزینه اعتماد همیشه هم خوب نیست .

 

یکی از افتخارات مردم خمینی شهر که باعث عزت و سربلندی همگان شده است اهداخون در روزتاسوعا و عاشورا است که در کل کشور بی نظیر است.

سال گذشته حدود ۳۴۰۰ نفر از مردم خمینی شهر در ایام تاسوعا وعاشورا خون اهدا کردند در حالیکه بسیاری از مردم نیز مراجعه داشته ولی بعلت تکمیل ظرفیت و علل دیگر با حسرت پایگاه انتقال خون را ترک نمودند.

این حرکت خداپسندانه همگان را به تحسین واداشته و مسئولین انتقال خون نیز بارها اذعان نموده اند که این آماربالای اهدا خون در کشور بی نظیر است.

بجهت اهمیت موضوع مصاحبه ای با مسئول محترم ستاد اهدا خون شهرستان خمینی شهر ترتیب داده ایم که درپستهای بعدی تقدیم میشود

يكي ازويژگيهاي ممتاز مردم خميني شهر كه در كل كشورنمونه بوده و همگان نيزبرآن اذعان داشته اند عشق و علاقه به خاندان عصمت و طهارت است .

اين ويژگي بارزمعمولا در مناسبتهاي مختلف سال متجلي و نمايان شده است كه ايام محرم و عاشورا نمونه آشكار آن است.

از طرفي يكي اعياد بزرگ مسلمانان كه در روايات مختلف از آن به عنوان بزرگترين عيد مسلمانان و روز تكميل دين و نعمت يادشده است عيدغدير خم است.

شايددر طول تاريخ نيز مهمترين سعي دشمنان كتمان اين حقيقت بزرگ بوده است كه اين تلاش نافرجام هنوز نيز ادامه دارد كه خوشبختانه اين نوع حركت در شهرمان مشهود نيست ولي در بعضي از نقاط كشور در قالب انتشار جزوات و بروشور هاي كذايي و ايجاد شبه ملاحظه شده است.

لذا جادارد مردم خميني شهركه در مناسبتهاي مختلف سنگ تمام گذاشته اند .اين عيد بزرگ رابا شكوه هرچه بيشتربرگزاركنند.ديد وبازديد،رسيدگي به مشكل محرومان و برنامه هاي فرهنگي ميتواند از برنامه هاي مهم اين روز باشد.

 

عکسی را که مشاهده می کنید از مسجد خمینی شهریهای مقیم اهواز گرفته شده است.همانطور که تصویر گویاست این مسجد سال ۱۳۱۵ تاسیس شده است .در کناراین مسجد صندوق قرض الحسنه نیز مشغول به خدمت رسانی به مردم است.

مرکزفرهنگی این مسجد نیز در چهار طبقه درحال تاسیس است که با افتتاح آن از یکی ازبزرگترین مراکز فرهنگی شهراهوازبهره برداری میشود.

این مسجد در همه ایام سال خصوصا ایام محرم و تاسوعا و عاشورا پذیرای خیل عزاداران حضرت اباعبدالله  می باشد

در سالهای گذشته به علل مختلف خمینی شهر پذیرای اقوام گوناگون از جاهای مختلف کشور شده است که به دلایل موجه و غیرموجه این مکان را برای زندگی و امرار معاش انتخاب کرده اند.

یکی از خصلتهای خوب مردمان شهرمان این است که با وجودمشکلات فراوان این اقوام را در کنار خود پذیرفته و به آنها احترام گذاشته اند.

البته به علت مختلف ممکن است حرکت نادرستی نیز از آنها سر زده باشد که این را نمی توان به همه آنها تعمیم داد .هماطور که نمیتوان حرکت ناشایست یک سدهی را در شهر دیگر به همه سدهی ها منتسب کرد.

الغرض با توجه به فرهنگ غنی شهرمان احترام همه اقوام مانند گذشته ضروری است.

ضمنا بحث حاشیه نشینی و الگوهای رفتاری آن که به یک معضل جهانی(حاشیه نشینی در هند،امریکا ومالزی) تبدیل شده است انشاالله در پستهای بعدی مورد نظرقرار میگیرد.

سيد محمدجوادابطحي درنطق پيش ازدستور مجلس گفته است شش ماه از عمرمجلس هشتم گذشته است وهنوزنمي توانيم به موكلان خود پاسخ دهيم كه چقدر كار انجام داده ايم.

خدمت برادر بزرگوار ونماينده محترم شهرمان عرض نمايم حضرتعالي در جايگاهي قرارگرفته ايد كه ميتوانيد منشا خدمات درخشان براي مردم شهرمان باشيد.

راه دشواري داريد بايد محروميت سده را براي مسئولان عالي رتبه كشور فريادبزنيد مردم خميني شهر  از گرفتاريهاي خود كاملا مطلع هستند.

 

کمتر از ۵۰ تا سرعت نمی روم که البت اگر شرایط مناسب باشد تا ۱۰۰ تا هم پر می کنم.
امروز از آن روزهایی بود که همان ۵۰ تا می رفتم. عادت ندارم در سطح شهر تندتر بروم. پس وقتی دستش را تکان داد، توانستم ترمز کنم.

نمی دانم چرا اما شاید می بایست ترمز می کردم. امروز روز شناخت است، پس باید شناختم از محیط پیرامونم بیشتر می شد.

با دو عصا زیر کتف هایش می آمد. گفتم کجا؟ گفت: پمپ گازوییل.
پمپ بنزین را می گفت. خب در مسیرم بود چون به دانشگاه صنعتی می رفتم.
یکطرفه سوار موتور شد و شروع کرد به معذرت خواهی. حرکت کردم. شروع کرد به صحبت کردن.
کل مسیر ۲ دقیقه بیشتر نبود اما طی این زمان کوتاه داستان زندگی اش را بصورت یک فیلم کوتاه تعریف کرد. لهجه سده ای نداشت اما خوب مسئولین کمیته امداد و شهرداری و بهزیستی را می شناخت.
از موتورش گفت که دزدیده اند. از زندگی اش که نمی گذرد. از دخترش که با مانتوی سال قبلش جشن تکلیف گرفته و از خودش. از خودش که بر خودش سیلی زده و دل را به دریا و گفته...گفته می رود گدایی.

به اینجا که رسید گفت من گدا هستم. حالم بد شد. بد شد از اینکه این داستان تلخ شروع صبح من شد. به مقصد رسیدیم. پیاده شد. کنارم ایستاد. دستانش را نشان داد که توان حرکت نداشت و اینکه اگر می توانست به خانه های مردم می رفت تا کارگری کند و از خودش گفت که هنر تکدی گری هم ندارد.
به چشمانش نگاه کردم، اشک در آنها حلقه زده بود، می خواست بیشتر حرف بزند اما دیگر توان نداشتم.
توان نداشتم ببینم یک هموطن شرمنده دختر نه ساله اش گشته و تکدی گری آخرین راه نجاتش شده است. سده ای نبود اما انسان بود، یک انسان شریف که حداقل آرزویش این بود که مثل بیشتر مردم شرمنده خانواده اش نشود. 

راستی خبر داغ قرارداد يک ميليون و نهصد هزار دلاري افشين قطبي را (که قطعا از بیت المال پرداخت می شود) شنیده اید؟(منبع خبر).
این خبر به قول جناب افشین خان قطبی "هیجان زاست".

يكي از اقشارجامعه كه مي تواند تاثيرفراوان در ديگر اقشارداشته وضمينه رشد وآباداني را فراهم مينمايدقشر دانشجو است.

شهرستان خميني شهرهم بحمدالله داراي استعدادهاي مختلف است و بسياري ازجوانان اين خطه مشغول تحصيل وكسب درجات علمي مختلف هستند.

چندسالي است اين بزرگواران دورهم گردآمده وجمعيتي را تشكيل داده اند كه نام آن تحت هرعنوان از جمله مجمع ،جمعيت ،دانشجو و دانش پژوه كه باشد مهم نيست.همين كه جمعي را تشكيل داده اند جاي تقديردارد واتفاق ميمون و مباركي است كه اميدواريم با اهتمام بيشتربه تلاش خود ادامه دهند.

منتهي اميد است اين بزرگواران بادرك صحيح موقعيت خود وشرايط  كه از هرطرف شلاق محروميت اندام نحيف شهررانوازش داده است در مسيرتوسعه وخدمت به مردم گام بردارند.

وازهرحركتي كه وحدت آنها را دستخوش تغييرات نمايد پرهيز كنند.

خواهرگرامي  خانم احمدي در ستون نظرات يكي از پستها مطلبي را به نقل از نماينده محترم مردم خميني شهر جناب آقاي ابطحي عنوان نموده اند با اين مضمون كه"كارفرهنگي رفتن روي مين است"

بايد اذعان داشت كه كارفرهنگي ظرافتهاي مخصوص به خود را دارد ودرجاهايي اگربا احتياط عمل نشود ممكن است نتايج زيانبارنيز داشته باشدولي آنچه مسلم است اينكه عده اي از جوانان شهرمان وقت خودراجهت معرفي شهرخود نموده وفرهنگ سازي خيلي از مسايل را آغازكرده اند جاي تقدير فراوان دارد.چراكه ..

معدود افرادي بودند كه ازپيشينه تاريخي و فرهنگي شهرمان خبر داشتند.

معدود افرادي شهيد موذني و شهيد قوچاني و.. راميشناختند.

معدود افرادي بودند كه با آيت الله اشرفي،مشكوة،جبل عاملي ،فيض السلام و... آشنا بودند.

بنظرم نويسندگان اين سايت بدون هيچ چشم داشتي جور كم كاري متوليان فرهنگ شهرمان را ميكشند.

آري روي ميدان مين راه ميروند تا فرداهاي ديگر ميدان ميني وجود نداشته باشد.

 

 

یکی ازمواردی که به رشدوتعالی هرجامعه ای کمک میکند انتقادسازنده است،انتقادی که بدون حب وبغض وبا هدف اصلاح امور صورت پذیرد.

حقیقتی که در خصوص خمینی شهر وجوددارد تعدد مشکلات فراوان وآزردگی مردم از این مشکلات است که نبایدنادیده گرفته شود بالاخره نقطه نگاه مردم به عملکرد مسئولین است ودرجاهایی عملکرد نادرست آنها باعث ظلم به مردم شده است.

آنچه مسلم است بررسی عملکرد مسئولین بصورت کارشناسانه و در یک فضای تفاهمی میتواند بسیاری ازموانع رادراین مسیربرداشته موجبات توسعه شهررافراهم آوردو پویایی مدیران رابه دنبال دارد.

خوشبختانه دراین سایت انتقادها بصورت کارشناسانه وفنی بیان شده است که به ذکردوموردآن می پردازم.

۱)درپست دربست زور کاری ازمحمدجواد شرح زوایای مختلف مشکلات مردم با تاکسیرانی به گونه ای فنی بیان شده ودر انتهاآمادگی درج پاسخ نیز اعلام گردیده است . 

۲)درپست مردابهای بارانی کاری از ناصر توسط عکس مشکلات به گونه ای هنرمندانه به تصویر کشیده شده است .

مجمع دانشجویی دانشجویان خمینی شهری با اهداف فرهنگی بوسیله دانشجویان سدهی که در دانشگاه ها مشغول به تحصیل می باشد تشکیل شده است .
مجمع جلسات خوبی را تشکیل میدهند و از شخصیت های فرهنگی نیز به عنوان عضو میهمان در جلسات استفاده میکنند.شرح جلسات مجمع نیز از طریق  وبلاگ مجمع دانش پژوهان سدهی بر روی اینترنت قرار میگیرد
.از ویژگی های این جمع دانشجویی و فرهیخته میتوان به تعداد بالای اعضای مجمع و مطالب متنوع پایگاه اینترنتی مجمع اشاره کرد

این مجمع با توجه به اینکه زمان زیادی از تشکیل آن نمیگذرد در آینده حرف های زیادی برای گفتن دارد
مجمع نویسندگان وب سایت تخصصی خمینی شهر نیز برای این عزیزان دانشجو آرزوی موفقیت و بهروزی مینماید

 

یکی از دوستان بزرگوار در ایمیلی عنوان نموده که این همه تلاش و کوشش نویسندگان این سایت ناشی از تعصب بی مورد شما نسبت به شهرتان است ورنه چه دلیلی دارد این همه از شهرتان تعریف نمایید.باتوجه به اینکه این سئوال در ذهن خیلی از بزرگواران دیگر هم پپیش آمده یا ممکن است پیش بیاید مجالی پیش آمد تااین مساله راتبیین نمایم.

۱)خدمت این برادر بزرگوار عرض نمایم اتفاقا ما بدون هیچ تعصب وبزرگنمایی اقدام به معرفی شهرستان خمینی شهر نموده ایم.اگرهرجاغلوکردیم بگویید اصلاح شویم.

۲)حوزه جغرافیایی شهر مشخص است هیچگاه نگفته ایم وسعت شهرما از فلان جا تا فلان جای کذایی است.

۳)مفاخرشهرستان چهره های نامی کشورند هیچگاه عدول نکرده و نگفته ایم که مثلا شیخ بهایی اهل سده بوده است.

۴)اماکن تاریخی شهرستان که سر جایشان هستند انها را معرفی و پیشینه تاریخی آنها را گفته ایم.

۵)اجحاف تاریخی که در حق مردم سده شده است را یادآور شده ایم

پس نتیجه می گیریم دفاع از مسلمات و حقایق تاریخی چیزی جدا از تعصب است. تعصب آن است که خودمان را بالاتر از همه ببینیم که نزد مردم سده همچون چیزی وجود ندارد ولی همه مایلند واقعیات پنهان شده گفته و روشن شود.

میلادباسعادت هشتمین اخترتابناک آسمان امامت وولایت برمردم خمینی شهراین دوستداران اهل البیت  مبارکباد.

ضمنابه اطلاع میرساند حسینیه خمینی شهریها در مشهد مقدس فعال است که اگر کسی نائب الزیاره شد تقاضامندیم گزارشی از آنجا تهیه نماید.

در پستهای قبلی مطلبی با عنوان گلشیفته که شیفته نبود نگارش شدو در آنجا اشاره شد هدف تحلیل رفتن خانم فراهانی نیست بلکه هدف معرفی ایثار یکی از مادران شهرمان است.

"كوچك كه بودي با خودم ميگفتم اين چه بچه اي است كه

 مدام بغل مادرشه سر از شونه مادرش هم برنميداره

يعني مثل بچه هاي ديگه نميتونه راه بره

 كم كم اين بغل كردنهاي مادرت برام طولاني و غير عادي

شد .............

 

يكي ميگفت فلج مادرزاده

ديگري ميگفت از پشت بوم افتاده

 

سومي هم ميگفت بخت و اقبال مادرشه

 

كنجكاو شدم از برادرت پرسيدم خواهرت چرا اينطور ي شده ؟

 

اين عكسي را كه مشاهده ميكنيد مربوط به حاج عباسه،تعريفش را خيلي شنيدم ميگن آدم جالبيه،مغازه لباس فروشي داره تو بلوار منتظري نرسيده به جوي گاردر،ميگن ارزان فروشه و گوش نميبره،قيمت جنساش را كه پرسيدم ارزون بود ميگن از توليدي ها مستقيم ميگيره

به هر حال هدف اين بود تواين شرايط اقتصادي كه ژن جنسها جهش پيدا كرده و روز به روزقيمتها مانند لوبياي سحر آميز قد ميكش اگه كسي پيدا بشه رعايت انصاف كنه بايد ازش ممنون بود

البته حاج عباس به همکارم که این عکس را تهیه کرده گفته " یه چیزی ننویسین که برام یه عالمه مالیات بیاد"!

  

 

حدود يكماه پيش خبري به سرعت در صدر رسانه هاي خبري دنيا قرار گرفت .خبراين بود گلشيفته فراهاني به هالييوود رفت

فراهاني را حتما مي شناسيد بازيگر فيلمهاي ميم مثل مادر، به نام پدر ،سنتوري و...

البته او قرار بود ابته در فيلم دروغها بازي كند ولي سپس در فرش قرمز بدون حجاب حضور يافت و امروز هم در صدر بازيگران هالييود قرار گرفت  نام و عکس گلشیفته فراهانی در سایت رسمی هالیوود در صدر ۱۰۰ چهره برتر  و بالاتر از نامهایی چون جنیفر آنیستون،آنجلینا جولی،براد پیت،بریتنی اسپیرز و جانی دپ قرار گرفته است.

من نمیخوام به چرایی و چگونگی انتخاب شدن گلشیفته در صدر این لیست بپردازم که خود جای سئوال است در سینمایی که در دست صهیونیسم جهانی قرار دارد و در فیلمهایشان همیشه یک منجی را معرفی میکنند(سرزمین موعود صهیون) چگونه یک بازیگر ایرانی با چند دقیقه بازی به صدر بازیگران رفته است.

به هر حال گلشیفته رفت...... من هم قصد ندارم  رفتن وماندن اورا تحلیل کنم چون سايت ما ارزشش بيشتر ازاين است منتها میم مثل مادر را که دیدم با خود گفتم فراهانی فقط بازی کرد کاش ملاقلی پور به خمینی شهر می آمد سناریواش آماده بود نمونه واقعی میم مثل مادر را من سراغ دارم........

انشاالله در مطلب بعدی شما نیز با گوشه ای از فداکاریهای مادر رنج کشیده شهرتان  آشنا می شوید.

خوشحالی دوران کودکیمان با هیچ چیز قابل مقایسه نیست زمانی که نخودچی(نخوچی) وکشمش و شاهدونه داخل جیبمان بود وهرزگاهی دور از چشم بزرگترها به کاسه آن دستبرد می زدیم.آن روزها

 مادر خسته از کار خانه خوشحال بود.

مادر بزرگ همیشه میخندیدوبابا دغدغه زندگی نداشت.

دکتر،مهندس وخلبان هم شدیم فقط چی توز حلقه ای نداشتیم.

بدنیست به اطرافمان نگاهی بیاندازیم

هنوز پیرمرد خسته مشغول نخودبریزی(درست کردن نخوچی)است

هنوز بوی تخمه آفتابگردان،هندوانه در بعضی از کوچه های شهرمان مشام رهگذران را نوازش میدهد.

نگذاریم مشاغلی که حاصل عمر گذشتگانمان است از بین برود.

انشاا.. در پستهای بعدی بعضی از این مشاغل سرزمین کهن را معرفی میکنم

 

مهم نيست كجاي اين كره خاكي باشي، در شمال كشور طبيعت زيبا را تجربه كني يا در جنوب كشور مدام ازشرجي گله كني يا در پايتخت ايران به روزمرگي گرفتار شده باشي.

مهم نيست چه كاره اي. در دهلي ،لندن،كرمان يا همدان درس مي خواني يا در عسلويه در زير آفتاب داغ كارميكني.

مهم نيست مدير موفق فلان وزرات خانه ،سازمان وشركت باشي.

مهم نيست شعر وكتابهايت را همه بخوانند و آفرين بگويند.

مهم نيست براي بيمارانت يكماهه نوبت دهي.

مهم است

مهم است

مهم است

مهم است دركنارهمه اينها دلسوزشهرت باشي،پيشرفت شهرت برايت مهم باشد ،به ميراث كهنت افتخار كني و آنهارا فراموش نكني و به مردم شهرت عشق بورزي

بايد به شهرت افتخاركني تا مردم شهرت به تو افتخار كنند

نمی دانم تاکنون شرکتی ثبت کرده اید یا نه. اگر این کار را کرده باشید حتما می دانید که انتخاب نام برای یک شرکت کاری بس مهم، سخت و حساس است. نامی  که شما انتخاب می کنید باید حائز شرایط خاصی باشد، از جمله اینکه تکرای نباشد.

یعنی حتی اگر می خواهید در یک روستا فعالیت کنید نام شرکتتان باید قبلا در کل ایران به ثبت نرسیده باشد.  

با این مقدمه می خواهم یک داستان کوتاه برایتان تعریف کنم.

داستان من در مورد شهری است که صدها سال است در قلب ایران، و در مرکز استان اصفهان خودنمایی می کند.

سالها می گذرد که این شهر همچنان سرافراز و سربلند، هستی خود را فریاد می کشد.

هرچند برخورد حاکمان با این شهر مانند برخورد پدری با فرزند خوانده اش بوده است اما این شهر هویت خود را از دست نداده است.

این شهر نامی کهن تر از سده نداشته ونخواهد داشت. در زمان حکومت منحوس پهلوی نام پرمعنای سده را به نام بی ارزش و فاقد وجه تسمیه همایونشهر تغییر دادند و پایه گذار سنت نابخردانه ای شدند و خود را تا قیامت مستحق نفرین و لعنت کردند.

پس از انقلاب اسلامی، نام این شهرستان به خمینی شهر تغییر یافت. اما کمی صبر کنید. اشتباه گفتم.

نامش به خمینی شهر اصفهان تغییر یافت! حالا اینکه چرا نام اصفهان را باید ضمیمه کنیم همان مطلبی است که دادمان را در آورده است.

از این پس  اگر فردی  از شما همشهری گرامی پرسید اهل کجا هستید یا بگویید سده یا خمینی شهر اصفهان.

اگر لفظ خمینی شهر را به تنهایی بکار ببرید ایهام بوجود می آید:

خمینی شهر اصفهان یا خمینی شهر هرمزگان

شاید خنده آور و مضحک باشد اما واقعیت دارد. اینکه در سراسر کشور هیچ دو شرکتی نباید همنام باشند اما نام دو شهر می تواند یکسان باشد. چیزی شبیه یک جک گریه دار است. یک طنز تلخ!

حالا زیاد دیده ایم که نام دهات و آبادی ها یکسان باشد اما یکسان بودن نام  دو شهر، پر از ابهام و سوال است.

البته که خمینی شهر هرمزگان یا همان خمینی شهر بشاگرد، از لحاظ  جمعیت، غنای فرهنگی و سابقه تاریخی به پای خمینی شهر اصفهان یا همان سده نمی رسد با این وجود حق خود می دانیم که به این طریقه نامگذاری شهرها اعتراض کنیم.

آیا بهتر نیست شهری که دارای نام با معناست را تغییر نام ندهیم؟

آیا بهتر نیست از نامگذاری های شیر یا خطی دست برداریم و بر اساس منطق حرکت کنیم؟

آیا بهتر نیست هنگام نامگذاری یک ده یا روستا، یک جستجوی گوگل انجام دهیم که مبادا این نام تکراری باشد؟ این ساده ترین و پیش پا افتاده ترین کاریست که متاسفانه انجام نشده است.

اما اگر می خواهید از خمینی شهر جدید جنوبی بیشتر بدانید مطلب زیر را که از سایت کمیته امداد استخراج شده است مطالعه فرمایید:

"منطقه بشاگرد با وسعت 16000 كيلومتر مربع مشتمل بر 900 آبادي كوچك و بزرگ و حدود 75 هزار نفر جمعيت در سرزميني كوهستاني، ناهموار، در جنوب شرقي استان هرمزگان و در حاشيه محدوده استان كرمان واقع شده است.

بشاگرد نام دهستاني است در بخش كهنوج در جنوب شهرستان جيرفت كه از شمال به كوه شهري مارز و از غرب به دهستان جاسك و از شرق به دهستان سيرك محدود است. اين دهستان كوهستاني است، بطوري كه در تمام اين سرزمين حتي تا حدود صد هكتار زمين مسطح و هموار وجود ندارد و آب منطقه از چشمه سارها و رودخانه هاي متعدد كوهستاني منطقه سرچشمه مي گيرد شغل مردم آن كشاورزي، گوسفند داري و صنايع دستي مي باشد و محصولاتش ذرت، غلات، خرما، لبنيات است. كپرنشيني شيوه غالب سكونت ساكنان مي باشد و ساختن كپر كه از شاخ و برگ درخت خرما تهيه مي گردد از متداولترين روشهاي ممكنه مسكن در اين ديار است.

با توجه به اهتمام كميته امداد امام خميني در زدودن فقر و محروميت، خاصه عنايات ويژهاي كه اين نهاد به مناطق محروم دارد، در راستاي اهداف عاليه خود جهت ايحاد تحول در منطقه بشاگرد در سال 1362 مقر استقرار خود را در قسمت مركزي دهستان! سردشت در بخش بشاگرد شرقي از شهرستان جاسك در استان هرمزگان در محلي موسوم به روستاي خنميد! قرار دارد كه در همين سال تحت تأثير اقدامات اين نهاد مزين به نام شريف حضرت امام خميني به نام خميني شهر!!!؟؟؟ تغيير نام داده شد.

كميته امداد امام خميني(ره) از سال 1361 نسبت به شناسايي اين منطقه اقدام نمود. و با ارائه خدمات اقتصادي،‌اجتماعي و فرهنگي ارزنده خود نظير جاده سازي، آبخيز داري تسطيح و هموارسازي زمين، احداث مدرسه، احداث مسجد، تراكم سازي روستاها، ايجاد مزرعه و باغ، ايجاد و ارائه خدمات درماني درمانگاه، تأمين آب آشاميدني، ارائه خدمات كشاورزي، برق رساني، ‌احداث حمام بهداشتي، تأمين مواد غذايي بهداشتي، ايجاد اشتغال و توسعه صنايع دستي، ارائه خدمات فرهنگي و… نسبت به ساماندهي وضع زندگي مردم اين ديار همت گمارد.  "

لطفا کمی تامل کنید.

 

تقديم به دانش آموزان امروز،آينده سازان فردا

 

مهرماه كه مي امد حال وهواي عجيبي داشتيم.حس عجيبي سراسر وجودمان را مي گرفت.دنبال پاكن،مدادتراش وكيف ودفتر بوديم.

روز اول خدا خدا ميكرديم معلممان خوب باشد،سر نيمكت اول هميشه دعوا داشتيم،زنگ مدرسه كه به صدا در مي آمد تا خانه مي دويديم،مشقهايمان را با عجله مينوشتيم ،قهر مي كرديم ولي زنگ دوم نشده آشتي ميكرديم،خوراكيهايمان را با هم تقسيم ميكرديم،هميشه بند كفشمان مانند بند دلمان باز بودوخلاصه ...............................

دوست داريم به آن روزها برگرديم ولي زمان مهلت نميدهد بايد به فكر آينده نونهالانمان باشيم .

تقدیم به همه مادربزرگهای مهربان سده

در را  برویم میگشایی وخاطرات کودکیم را برایم زنده می کنی از جلوی در کنار میروی و میگویی خوش اومدی،چهره مهربانت همیشه حرفهای زیادی برای گفتن دارد.

حیاط جاروکرده خانه ات،دیوارهای کاهگلی وخوشه های درخت انگور اولین چیزی است که نظرمرا جلب میکند.

دست به کمر سراغ سماور می روی غل غل آن شاید نشانی از غوغای دلت باشد،چایی میریزی و دست مهربانت را که انگشتر عقیق آن خودنمایی میکند بسویم میگیری و تعارفم میکنی....

برایم حرف میزنی ازاینکه پسر بزرگت مدتهاست سری بهت نزده است و پسر دیگرت برای گذران زندگی دوشیفت کار میکند دخترت هم بچه ها امانش را بریده اند.

از خوبی و بدی روزگار می گویی تیک تاک ساعتت شنیده میشود لحظه ها در گذرن از مریضیهایت میگویی و انبوه داروهایت را نشانم میدهی میگویی چشهم هایم کمسو شده و من متعجبم که توبا این چشمهای کمسو روزهای عاشورا چقدر اشک میریزی.

 رادیوی قدیمیت را روشن می کنی،صدای اذان بگوش میرسد،جانمازت را پهن می کنی عطر یاس همه جا را فرا میگیرد. 

 

                    كمي تامل لازم است تا بتواني در فرصت مناسب بازنشسته فاميلت را كه به اميد وعده هاي وزارت رفاه مدام شبكه هاي خبري را مرور ميكند تنها پيداكني و ازخاطرات پنجاه سال پيش سئوال كني.ولي دل به دريا زده با مقدمه چيني از آداب و رسوم ماه مبارك رمضان سوال مي كني و پيرمرد را سوار بر امواج خاطرات به گذشته اش ميبري.

"مي گويد تابستانها روزه گرفتن مشكل بود. وسايل رفاهي نيز نبود كه در

سايه آن روزگارسپري كنيم عصرها پيرمرد يخ فروش گاري خود را در كوچه ها به حركت در مي آورد و صدا ميزد /يخ دارم يخ/مردم هم اندازه افطار و سحرخود يخ ميخريدند.افطار و سحر اغلب دور هم جمع بودند و كنار همديگر مختصر غذاي خود را مي خوردند."

اين جمله را كه ميگويد به فكر فرو ميروم ماهم خيلي!! تلاش ميكنيم  با ارسال پيامكي ماه رمضان را بهم تبريك بگوييم.

ايميلت را كه باز ميكني توجهت روي تنها ميل بازنشده ات معطوف مي شود سعيد بعد از چند ماه برايت ايميل زده تا الان كجا بوده و هزار سئوال ديگر كه ذهنت را مشغول ميكند.

ياد پنجسال پيش ذهنت را مشغول كرده كه با دنيايي نگراني اورا بدرقه مي كني .اوايل بسيار خوشحال است شايد ادامه تحصيل در فضاي جديد و متنوع برايش جالب باشد.مي خواهي بگويي مگه دانشگاههاي ما چه عيبي دارد كه ازگفته خود پشيمان ميشوي.

هميشه اوبرايت صحبت(ايميل) ميكندمدام ازهواي مه آلودوازجاذبه هاي لندن ميگويد  ولي كم كم اين مسير سير اطلاعات عوض ميشود اواز آب وهوا ميپرسد از روزهاي تاسوعا و عاشورا و شام غريبان از باغهاي خوشاب و اصغر آبادو.......

ميپرسد كسي ازدواج نكرده،پنجشنبه ها سرمزار ميروي،دوشنبه بازار هنوزشلوغ است و عروسيها هنوز تانيمه شب ادامه دارد؟وتو همه انها را جواب ميدهي ،

خسته شده است دلداريش مي دهي،به مي گويي درد غربت كشيدي ولي پايان خوشي در انتظارتوست و در آخر عكسي از كوه سيد محمد به نشان ايستادگي برايش ميفرستي وآرزوميكني اين تعلق خاطر تا انتها با

اوبماند

سلام دوستان و همشهريان عزيز

نويسنده : امير

ابتدا بايد معذرت خواهي کنم از مدير محترم وبلاگ و ديگر نويسندگان محترم که چند مدتي به دليل مشکلات شخصي نتوانستم وظيفه خود را در قبال تعهد خود انجام دهم .

ولي با طراحي نرم افزار زير سعي کردم تا اين غيبت را به نحوي جبران کنم.

نرم افزار زير حاصل تلاش يک ماه و نيم بنده است و اولين مديا پلير ايراني است.

انشالله به ياري خدا طراحي و ساخت اين نرم افزار ها را ادامه خواهيم داد و در آينده نرم افزار هايي در خور نام ايراني طراحي و در دسترس قرار ميدهيم

دوستان عنايت داشته باشند که نسخه ارائه شده نسخه آزمايشي پارسي است و نسخه آزمايشي هميشه تنها با اين هدف ارائه ميشود که اشکالات مشخص شود به همين دليل از شما خواهش دارم که اشکالات و ايرادات اين نرم افزار را با ما در ميان بگذاريد و ما را مورد لطف خود قرار دهيد

موفق و پيروز باشيد انشالله

شهري مون شهري سده صفا دارو         مردوموني خب و با خدا دارو

شهري مون شهري تلاش و كوششو        كمتر از هر يا بواي گدا دارو

 هر كي از شهري سده هريا بشو               كاسبو,زرنگو,دس پا دارو

سر و كاري هر سديي خ انقرو               مثلي فرهاد خ كوه دعوا دارو 

از ژني سديي بوام خ ميره خوي                همدلو,مهربونو,صفا دارو

گلي مريم رژوه از دو منونوي             به سري يه چاشه از حيا دارو

ويتر از نقل و نباتو سبرياي                  شوئي چله بخري صفا دارو

اگه يك پاره جهونو اصفهون                      سده را دارو كه ادعا دارو

 شهري مون شهري سده حسيني يو           ناله از نايي نينوا دارو

رو محرم اگه بي رو شهرمون               ونيه عشق و صفا كووآ دارو

وسكي لاله پرپراسا از سده               عطري از نسيمي كربلا دارو

هركي از شهر سده مثل لو كه            يه دلي اسپه و بي ريا دارو

اصغر حاج حيدري(خاسته)شاعر معاصر   

در سالهای اخیر مشکلات فراوان و وجود تبعیض هایی  از سوی مسئولین  و ضربه خوردن از خودی ( شهردار سابق ، شورا های سابق ، و ... سابق ) و غیر خودی ( شهردار اصفهان ، شهرداران شهرهای تابعه ) باعث شد که سده از توسعه شهری باز بماند گرچه بحمدالله شورای جدید شهر اقدامات قابل تقدیری داشته و شخص امام جمعه نیز در حمایت از مردم شهر از هیچ کوششی دریغ نورزیده اند ولی ضررهای وارد شده بر این شهر متاسفانه آنقدر زیاد بوده که با یک دوره کوشش  ۴ ساله شورای شهر شاید نتوان وضعیت را بهبود بخشید ولی اگر مردم شهرمان همه با هم یک دل شوند و نماینده ایی کارا را به مجلس بفرستند و خود نیز در آبادانی شهر در کنار هم بکوشند شهری آباد خواهیم داشت که الگوی شهرهای اطراف باشد در فرهنگ و آبادانی انشاالله   

حضرت علی (ع) می فرماید:

 

هیچ شهری برای تو از شهر دیگر بهتر نیست، بهترین شهر ها آن است که پذیرای تو باشد.

 ((درمون))     

دلمو خ چشاد جوواب اته

داتچي داتچي به مون شراب اته

مسي مسم كه از تغاري چشاد

دلمو بي بتا قماري چشاد

گل بنفشه گيساد دوايي سنه

مرهمو اين دوا برايي سنه

لوراد دونه دونه عنابو

دلي تو داري مون خه بي تابو

 

1.دلم را با چشمانت جواب بده-به من پياله پياله شراب بده.

2.مست مستم كن از قدح چشمانت-دل را در قمار چشمانت باختم.

3.گيسوانت كه همچون بنفشه است آرام بخش سينه من است-آري

گل بنفشه دارويي است براي سينه.

4.لبانت همچون دانه هاي عناب است(كه دارويي است براي تب)و دل تب دار من چه بي قرار آن لبها است.

(خاسته)

 

با دیدن تو ای یار، از درد و غم گسستم

                               رفتی و من دوباره، در ماتمت نشستم

 

با یاد لحظه هایت، در گوشه ای ز حسرت

                         پیوسته با تو هستم، بی باده مست مستم

 

معصومه سادات چاوشی

ما یاد گرفتیم که پاینده بمانیم

در تاب و تب عشق فروزنده بمانیم

در شعر و قلم، خسته و شوریده چنان شمع

در غم خوری مردم خود، زنده بمانیم

دوستان سلام

جمعی از جوانان سده گرد هم آمدیم تا برای یک لحظه هم که شده سده را فریاد بزنیم

گاهی بخندیم و گاهی بگرییم

آمدیم تا بگوییم سده هست

ما هم هستیم

سده همچنان سرافراز خواهد ماند

همراهی شما دلگرمی ماست

واژه ای هست کزو مست و رها جان منست

لاله زاری که همان مظهر ایمان منست

آن که چشمان جهان خیره به اسرارش شد

دل من، جان من و کشور ایران منست

زنده باد خمینی شهر ( سده )

زنده باد خلیج فارس

زنده باد ایران