نمی دانم تاکنون شرکتی ثبت کرده اید یا نه. اگر این کار را کرده باشید حتما می دانید که انتخاب نام برای یک شرکت کاری بس مهم، سخت و حساس است. نامی  که شما انتخاب می کنید باید حائز شرایط خاصی باشد، از جمله اینکه تکرای نباشد.

یعنی حتی اگر می خواهید در یک روستا فعالیت کنید نام شرکتتان باید قبلا در کل ایران به ثبت نرسیده باشد.  

با این مقدمه می خواهم یک داستان کوتاه برایتان تعریف کنم.

داستان من در مورد شهری است که صدها سال است در قلب ایران، و در مرکز استان اصفهان خودنمایی می کند.

سالها می گذرد که این شهر همچنان سرافراز و سربلند، هستی خود را فریاد می کشد.

هرچند برخورد حاکمان با این شهر مانند برخورد پدری با فرزند خوانده اش بوده است اما این شهر هویت خود را از دست نداده است.

این شهر نامی کهن تر از سده نداشته ونخواهد داشت. در زمان حکومت منحوس پهلوی نام پرمعنای سده را به نام بی ارزش و فاقد وجه تسمیه همایونشهر تغییر دادند و پایه گذار سنت نابخردانه ای شدند و خود را تا قیامت مستحق نفرین و لعنت کردند.

پس از انقلاب اسلامی، نام این شهرستان به خمینی شهر تغییر یافت. اما کمی صبر کنید. اشتباه گفتم.

نامش به خمینی شهر اصفهان تغییر یافت! حالا اینکه چرا نام اصفهان را باید ضمیمه کنیم همان مطلبی است که دادمان را در آورده است.

از این پس  اگر فردی  از شما همشهری گرامی پرسید اهل کجا هستید یا بگویید سده یا خمینی شهر اصفهان.

اگر لفظ خمینی شهر را به تنهایی بکار ببرید ایهام بوجود می آید:

خمینی شهر اصفهان یا خمینی شهر هرمزگان

شاید خنده آور و مضحک باشد اما واقعیت دارد. اینکه در سراسر کشور هیچ دو شرکتی نباید همنام باشند اما نام دو شهر می تواند یکسان باشد. چیزی شبیه یک جک گریه دار است. یک طنز تلخ!

حالا زیاد دیده ایم که نام دهات و آبادی ها یکسان باشد اما یکسان بودن نام  دو شهر، پر از ابهام و سوال است.

البته که خمینی شهر هرمزگان یا همان خمینی شهر بشاگرد، از لحاظ  جمعیت، غنای فرهنگی و سابقه تاریخی به پای خمینی شهر اصفهان یا همان سده نمی رسد با این وجود حق خود می دانیم که به این طریقه نامگذاری شهرها اعتراض کنیم.

آیا بهتر نیست شهری که دارای نام با معناست را تغییر نام ندهیم؟

آیا بهتر نیست از نامگذاری های شیر یا خطی دست برداریم و بر اساس منطق حرکت کنیم؟

آیا بهتر نیست هنگام نامگذاری یک ده یا روستا، یک جستجوی گوگل انجام دهیم که مبادا این نام تکراری باشد؟ این ساده ترین و پیش پا افتاده ترین کاریست که متاسفانه انجام نشده است.

اما اگر می خواهید از خمینی شهر جدید جنوبی بیشتر بدانید مطلب زیر را که از سایت کمیته امداد استخراج شده است مطالعه فرمایید:

"منطقه بشاگرد با وسعت 16000 كيلومتر مربع مشتمل بر 900 آبادي كوچك و بزرگ و حدود 75 هزار نفر جمعيت در سرزميني كوهستاني، ناهموار، در جنوب شرقي استان هرمزگان و در حاشيه محدوده استان كرمان واقع شده است.

بشاگرد نام دهستاني است در بخش كهنوج در جنوب شهرستان جيرفت كه از شمال به كوه شهري مارز و از غرب به دهستان جاسك و از شرق به دهستان سيرك محدود است. اين دهستان كوهستاني است، بطوري كه در تمام اين سرزمين حتي تا حدود صد هكتار زمين مسطح و هموار وجود ندارد و آب منطقه از چشمه سارها و رودخانه هاي متعدد كوهستاني منطقه سرچشمه مي گيرد شغل مردم آن كشاورزي، گوسفند داري و صنايع دستي مي باشد و محصولاتش ذرت، غلات، خرما، لبنيات است. كپرنشيني شيوه غالب سكونت ساكنان مي باشد و ساختن كپر كه از شاخ و برگ درخت خرما تهيه مي گردد از متداولترين روشهاي ممكنه مسكن در اين ديار است.

با توجه به اهتمام كميته امداد امام خميني در زدودن فقر و محروميت، خاصه عنايات ويژهاي كه اين نهاد به مناطق محروم دارد، در راستاي اهداف عاليه خود جهت ايحاد تحول در منطقه بشاگرد در سال 1362 مقر استقرار خود را در قسمت مركزي دهستان! سردشت در بخش بشاگرد شرقي از شهرستان جاسك در استان هرمزگان در محلي موسوم به روستاي خنميد! قرار دارد كه در همين سال تحت تأثير اقدامات اين نهاد مزين به نام شريف حضرت امام خميني به نام خميني شهر!!!؟؟؟ تغيير نام داده شد.

كميته امداد امام خميني(ره) از سال 1361 نسبت به شناسايي اين منطقه اقدام نمود. و با ارائه خدمات اقتصادي،‌اجتماعي و فرهنگي ارزنده خود نظير جاده سازي، آبخيز داري تسطيح و هموارسازي زمين، احداث مدرسه، احداث مسجد، تراكم سازي روستاها، ايجاد مزرعه و باغ، ايجاد و ارائه خدمات درماني درمانگاه، تأمين آب آشاميدني، ارائه خدمات كشاورزي، برق رساني، ‌احداث حمام بهداشتي، تأمين مواد غذايي بهداشتي، ايجاد اشتغال و توسعه صنايع دستي، ارائه خدمات فرهنگي و… نسبت به ساماندهي وضع زندگي مردم اين ديار همت گمارد.  "

لطفا کمی تامل کنید.