سدژ: اولین سایت شهرستان خمینی شهر

از این پس کلیه پست های جدید فقط از طریق آدرس sede.ir   در دسترس عموم قرار خواهد گرفت.

 کلیه همشهریانی که مایل به همکاری با سایت سدژ هستند می توانند از طریق نشانی ایمیل sede.ir@gmail.com  با ما در تماس باشند.

 

 

جهت ورود به سایت اصلی خمینی شهر بر روی عکس زیر کلیک کنید

 

WWW.SEDE.IR

خدا کند که نیاید!

در دوران کودکی و نوجوانی هیچ گاه دوست نداشتم خلبان شوم، چون " فکر می کردم خلبان ها با پرواز بر فراز سر مردم، مردم را کوچک و حقیر می بینند و خود را بالاتر از همه و نزدیکتر از همه به خدا می دانند".حتی لحظه ای به خود اجازه نمی دادم که در مورد شغل خلبانی فکر کنم هرچند خوب می دانستم که همه خلبانها اینچنین نیستند.

در مورد موضوع علم بهترست یا ثروت زیاد انشا می نوشتم.هر دفعه برای اینکه نمره خوبی از انشایم بگیرم علم را بر ثروت برتری می دادم. مدرسه به ما دانش آموزان آموخته بود، "راه بیست گرفتن" اینست که حرفی بزنی که دیگران خوششان بیاید و لزومی ندارد حتما به آن حرف عمل کنی یا عقیده واقعی ات باشد.

راستش از قدرت هم بدم نمی آمد، چون می دانستم اگر قدرت باشد، ثروت هم هست و اگر ثروت باشد، علم هم هست و اگر مدرک باشد، ارتقا هم هست و اگر ارتقا پیدا کنی ثروت و در نتیجه قدرتت افزون می گردد.

همیشه دوست داشتم که با رای مردم مسئولیتی را در دست بگیرم و از اینکه مردم به من رای بدهند لذت می بردم.اما لذت کافی نبود، لذتش فقط چند روز طول می کشید. این را در انتخابات دانشگاه تجربه کرده بودم. بعد از این لذت، آنچه می ماند "تعهد بود و مسئولیت و پاسخگویی". رای مردم، سنگین ترین نوع مسئولیت است که بر دوش یک نفر گذاشته می شود.

خدا کند که نیاید! ایکاش در همان دوران بچگی ام باقی می ماندم و خیلی از چیزهایی که الان درک می کنم را درک نمی کردم. ایکاش سال 84 و ندای عدالتی که سرداده شد را از یاد می بردم. راستش به عدالت هم بدبین شده ام. ایکاش فراموش می کردم که چه قولهای قشنگی به مردم داده شد. درست به یاد می آورم که می گفتند "رجایی دیگر" است.

خدا کند که نیاید! فکر می کردیم اگر بیاید رشوه و زیرمیزی(و هدیه!)  در سطوح مدیریتی جامعه پایان می یابد و ارزش ها جایگزین روابط می شوند. فکر می کردیم مدیران پاسخگو می شوند و عدالت در پایین ترین سطح خود در جامعه تجلی پیدا می کند.

خدا کند که نیاید! اگر بیاید چه بد می شود؛ چه بد می شود اگر از زبان خمینی شهری ها بشنود که فقط "راه بیست گرفتن را خوب بلد است".

خدا کند که نیاید! وقتی بیمارستان ابتر منظریه در خاطرم مجسم می شود(که نماد مظلومیت و عقب نگاهداشتگی سده است) به یاد ندای عدالتش می افتم و برداشتهای بچگانه ای که از این شعارها داشتیم. خواهشا فراموش نکنید که بیشترین افتخاراتشان، افتخارات عمرانی است.

راستی اگر بیاید و ببیند که آب از آب تکان نخورده، چقدر خجالت می کشد؟ اصلا می کشد یا نمی کشد؟ شاید هم حس خلبانی دوران کودکی ام را دارد و بنابراین لزومی بر پاسخگویی به مردم در خودش احساس نمی کند!

خدا کند که نیاید! ایکاش می دانست که رای گرفتن به جز لذت، مسئولیت هم دارد. مسئولیت در برابر هزاران نفر خمینی شهری که چشم به تغییرات چهارساله شهر خود دوخته و جز سراب چیزی نمی بینند  و از مسئولین جز عدد موهومی 60 درصد اجرای مصوبات، چیزی نمی شنوند.

ادامه مقاله را در ادامه مطلب بخوانید:

ادامه نوشته

مصاحبه اختصاصی سایت سده با شهردار خمینی شهر-قسمت سوم

خبرنگار سده:جناب آقای مهندس پورکاظم، در خمینی شهر سرانه فضای سبز و فضای ورزشی به ازای هر نفر چقدر است و چقدر با استانداردهای بین المللی و کشوری فاصله دارد؟

 

توسعه فضای سبز راحت است، نگهداری آن مشکل است

 

سرانه فضای سبز را با دو نگاه می توان حساب کرد. در نگاه اول سرانه فضای سبزی که فقط توسط شهرداری ایجاد شده است لحاظ می شود، در اینصورت سرانه فضای سبز خمینی شهر بین 7.5 تا 8.5 مترمربع است که با استاندار(یعنی 25 مترمربع برای هر شهروند) فاصله دارد. در نگاه دوم باغات و اراضی کشاورزی خمینی شهر هم لحاظ می شوند که در اینصورت به استاندارد می رسیم.

اما با توجه به خشکسالی و تبدیل زمین های زارعی به زمین های بایر، باید تا می توانیم در گوشه و کنار شهر نسبت به ساخت فضای سبز اقدام کنیم که این در برنامه های ما قرار دارد. اواخرسال گذشته پارک باغبان را افتتاح نمودیم و امسال بوستان مهر و پارک جانبازان به بهره برداری رسیده است.سعی کرده ایم تا حد توان فضای سبز را توسعه دهیم ولی باز مشکلی که داریم اینست که توسعه فضای سبز راحت است و نگهداری آن مشکل است، به عنوان مثال مشکل کم آبی را داریم. یکی از منابع آبی که سال گذشته خریداری کردیم کانال آب برخوار است که از خمینی شهر می گذرد ولی متاسفانه به علت کمبود آب، سال 87 کم آب ترین روزهای کانال را داشتیم.

 

سرانه فضای سبز خمینی شهر بین 7.5 تا 8.5 متر مربع است که با استاندار (یعنی 25 متر مربع برای هر شهروند) فاصله دارد،همچنین سرانه ورزشی با استاندارد خود فاصله زیادی دارد.

 

فضای ورزشی بر عهده تربیت بدنی است و ما به عنوان پشتیبان و همکاری و مساعدت کار می کنیم. ازجمله ورزشگاه شهدا که در بلوار شهید اشرفی در حال احداث است که نسبت به آزاد سازی زمین هایش اقدام شده است و چند زمین ورزشی رو باز احداث شده است. بعلاوه یک سوله ورزشی چند منظوره در دست احداث است. در گوشه و کنار شهر نیز، در هر کجا امکانپذیر بوده، شهرداری در حد توان به تربیت بدنی کمک نموده است. فکر می کنم سرانه ورزشی با استاندارد خود فاصله زیادی دارد.

مشکلی که در خمینی شهر وجود دارد تمرکز فضاهای ورزشی در چند نقطه خاص میدان قدس و خیابان جمهوری اسلامی و خیابان صهری است که می طلبد در همه جای شهر توسعه یابد که با طرح های در دست اجرا امیدواریم این اتفاق در آینده رخ دهد تا همه همشهریان بتوانند از این فضاها استفاده کنند، از جمله بحث بانوان می باشد که نیاز هست فکر ویژه ای شود و سالنی که در باغ بانوان افتتاح شد به همین منظور بوده است و امیدواریم مشکل پیش آمده مرتفع گردد و بانوان بتوانند از امکانات باغ بانوان استفاده کنند.

 

خبرنگار سده:جناب آقای شهردار، لطفا بفرمایید که سده کی دارای یک موزه می شود؟

ما نسبت به این قضیه گامهایی برداشته ایم ولی می طلبد که شهروندان و مسئولین ادارات همکاری بیشتری بکنند.

تاکنون نزدیک به 50 اثر تاریخی توسط میراث فرهنگی در خمینی شهر به ثبت رسیده است که البته بیشتر این آثار مساجد هستند. شهرداری، خانه مجیر و خانه سرتیپ سدهی را تملک کرده است. تعدادی جزء خیرین بوده اند و خودشان (مکان تاریخی را) به شهرداری اهدا نموده اند و مابقی را شهرداری خریداری کرده است و با همکاری میراث فرهنگی نسبت به بازسازی و مرمت آن اقدام شده است.

امیدواریم امسال بتوانیم درب منزل سرتیپ و مجیر را به روی مردم باز کنیم. با هماهنگی هایی که با میراث فرهنگی داشته ایم قرار شده است در منزل سرتیپ موزه سنگ و زندگی راه اندازی شود که البته زمانبر است و امیدواریم تا پایان سال 88 تجهیز و راه اندازی شود.

همچنین قرار است در خانه مجیر هم  نمایشگاه صنایع دستی راه اندازی شود. کبوترخانه بوستان مهر و کبوترخانه جوی آباد هم در دست مرمت و بازسازی است. بنابراین امیدواریم با تجهیز و مرمت آثار باستانی راه را برای ارائه این آثار به کلیه هموطنان، بخصوص مسافران نوروزی و تابستانی هموار کنیم.

 

بزودی درب منزل سرتیپ سدهی و خانه مجیر به روی عموم مردم خمینی شهر باز خواهد شد و موزه سنگ و زندگی اولین موزه سده لقب خواهد گرفت.

 

خبرنگار سده: جناب آقای پورکاظم، وضعیت فرهنگسرا در سده به چه صورتی است و تاکنون چه اقداماتی در این زمینه انجام گرفته است؟

خمینی شهر با وجود اینکه بعد از تهران بالاترین تراکم را دارد شهرداری خمینی شهر از لحاظ درآمدی پایین ترین سرانه را دارد.

 

 

به روایتی می توان گفت در خمینی شهر فرهنگسرا نداریم. با توجه به فرهنگسراهای شهرهای بزرگ مانند اصفهان و تهران، فرهنگسرا مجموعه کاملی شامل کتابخانه، نمایشگاه، سالنهای آمفی تئاتر،کارگاههای آموزشی، پارک، فضای بازی و... است که در خمینی شهر چنین مجموعه هایی را نداریم.

 

در خمینی شهر هیچ فرهنگسرایی نداریم

 

کتابخانه های خوبی در سطح شهر وجود دارد و زمینی در خیابان امیرکبیر جهت احداث فرهنگسرا در نظر گرفته شده است و زمین دیگری در خیابان شریعتی جنوبی مد نظر است (که قسمتی از آن وقفی می باشد) و قرار است زیر آن پارکینگ و بالای آن کتابخانه ای احداث گردد (چون نظر واقف اینچنین بوده است).

اجرای یک فرهنگسرای خوب بین 5 تا 10 ملیارد تومان هزینه در بر دارد.

 

متوسط سرانه درآمد هر شهروند  در استان اصفهان 153 هزارتومان، در شهر اصفهان 300 هزار و در شاهین شهر نزدیک 250 هزار تومان است درحالی که در خمینی شهر این سرانه 85 هزار تومان است!

 

دقت کنید که خمینی شهر با وجود اینکه بعد از تهران بالاترین تراکم را دارد شهرداری خمینی شهر از لحاظ درآمدی پایین ترین سرانه را دارد. امسال متوسط سرانه درآمد در استان اصفهان 153 هزارتومان است درحالی که در خمینی شهر این سرانه 85 هزار تومان است که تنها 52 درصد آن محقق شده است و پیش بینی ما اینست که خوشبینانه بین 60 تا  65 درصد آن محقق گردد و از لحاظ سرانه خیلی پایین هستیم.

دقت کنید که در اصفهان سرانه هر شهروند 300 هزار تومان و در شاهین شهر نزدیک 250 هزار تومان است که با این اعداد خیلی فاصله داریم و پیوسته در حال عقب افتادن هستیم.

امیدواریم درآمدهای پایداری در شهر ایجاد کنیم و وضعیت درآمدی بهبود یابد تا بتوانیم وضعیت شهر را بهبود ببخشیم.  

مصاحبه اختصاصی سایت سده با شهردار خمینی شهر-قسمت اول

 

طبق قولی که قبلا به هواداران وب سایت سده (sede.ir) داده بودیم، روز یکشنبه 11 اسفند 87 به سراغ شهردار محترم خمینی شهر رفتیم و بالاخره موفق به مصاحبه اختصاصی با جناب مهندس پورکاظم شدیم.

جلسه صمیمی و پرباری را سپری کردیم و صحبت های جالبی رد و بدل شد که مطالعه آن ها خالی از لطف نیست.اما قبل از اینکه متن مصاحبه را خدمتتان ارائه کنم، لازم می دانم از کلیه نویسندگان وب سایت سده بخصوص آقایان امیر پریشانی، رسول نقدعلی، ناصر پریشانی و حمیدرضا نوربخش که در این راه هر یک به نوعی ما را یاری کردند کمال تشکر و قدردانی را به عمل آورم.

همچنین از جناب آقای جعفری(مسئول دفتر شهردار) و جناب آقای پورکاظم که با آغوش باز پذیرای خبرنگاران وب سایت سده بودند، بی نهایت سپاسگذاریم.

www.sede.ir

این مصاحبه در چند قسمت تنظیم شده است که قسمت اول آن را در این پست خدمتتان ارائه می کنم.

 

خبرنگار سده: جناب آقای شهردار لطفا ضمن معرفی کامل خود، خلاصه ای از سوابق مدیریتی-اجرایی خود را بیان فرمایید.

اینجانب عزیز الله پورکاظم، فرزند علی، متولد سال 1340 و دارای مدرک کارشناسی ارشد زمین شناسی هستم. در سال 58 به عضویت سپاه در آمدم. در سال های 58 و اوایل 59 دانشجوی دانشگاه شیراز بودم. سال 59 پس از انقلاب فرهنگی، برای تشکیل سپاه به شهرستان فیروز آباد پارس رفتیم.به اتفاق چند نفر از دوستان در آنجا سپاه را تشکیل دادیم، مدتی آنجا بودیم و درگیری هایی با خوانین قشقایی داشتیم. بعد برای تحصیل علوم حوزوی به اتفاق دو نفر از دوستان عازم قم شدیم و شش ماه آنجا بودیم. در قم نیز دانشجویان پیرو خط امام از سراسر کشور، دوره ای را زیر نظر آیت الله مشگینی و آیت الله راستی برگزار کردند که به همراه شهیدان محمود قدوسی، جمال امیرخانی و آقای وحید احمدی(پسر آقای دکتر احمدی) مسئولیت آن دوره را بر عهده داشتیم. سپس بعلت جنگ، در پایان سال 59 به خمینی شهر برگشتیم و اوایل سال 60 برای اولین بار به جبهه آبادان اعزام شدیم. در سال 61 در عملیات خیبر زخمی شدم، بعد از زخمی شدن به دانشگاه مراجعه کردم و ادامه تحصیل دادم و در سال 65 مدرک لیسانس را گرفتم و باز ادامه فعالیتم در جبهه بود که از فرمانده دسته تا جانشین لشکر مهندسی و سرپرست لشکر 43 آن زمان کار کردیم.

بعد از جنگ در سال 69 به عنوان مسئول مهندسی سپاه منطقه اصفهان مشغول فعالیت شدم و تا سال 76 اصفهان بودم. از اواخر سال 76  تا اواخر سال 86 در تهران به عنوان جانشین مهندسی نیروی مقاومت و جانشین سازمان اجرایی مقاومت بسیج  و در ستاد مشترک سپاه هم جانشین سازمان مجری طرح های عمرانی سپاه فعالیت داشتم. از شهریورماه 86 تا آذر 86 در خمینی شهر به عنوان مسئول مهندسی سپاه مشغول به کار بودم.

 

 خبرنگار سده: رئیس جمهور در اولین سفر خود به شهرستان خمینی شهر یک سری اعتبارات عمرانی را در نظر گرفت و مصوباتی هم داشتند. اگر ممکن است بفرمایید که چند درصد از این اعتبارات محقق شده، چند درصد پروژه ها شروع شده و چند درصد پروژه ها به بهره برداری رسیده است. (البته تا آنجایی که به شهرداری مربوط می شود).

این سوال به صورت جامع و کامل در حیطه مسئولیتی فرماندار شهرستان خمینی شهر است. مصوبات ریاست جمهوری بیشتر حالت کلی داشته است و در مورد کل شهرستان بوده است. از جمله مواردی که به بحث شهری مربوط می شود می توان به تکمیل بیمارستان 96 تخت خوابی و احداث سوله های ورزشی(که یک مورد آن در باغ بانوان به بهره برداری رسیده است) اشاره کرد.

ما در این راه همکاری و کمک می کنیم و پیگیری آن مصوبات با فرماندار است.

در مورد سوله باغ بانوان، زمینش را شهرداری واگذار کرده است که در هفته دولت توسط استاندار افتتاح شد ولی متاسفانه به علت عدم تکمیل پروژه، درب آن بسته شده و مردم نتوانسته اند از آن استفاده کنند. پیگیری های زیادی انجام داده ایم و حتی به تربیت بدنی هم  اعلام کرده ایم که  ما (شهرداری و شواری شهر) آمادگی داریم که این سوله  را تکمیل و در اختیار مردم قرار دهیم ولی متاسفانه هنوز این زمینه را فراهم نکرده اند.

دو سوله دیگر در شهرهای کوشک و درچه است که پیشرفت آنها کمتر بوده است.

یک سری مواردی که شهرداری می توانسته استفاده کند اعتباراتی بوده است که در ارتباط با تهیه طرح های جامع درون شهری می باشد. در ارتباط با بحث انجام مطالعه و بهسازی بافت های فرسوده هم پیگیر بوده ایم. بحث بعدی سکونت گاههای غیر رسمی و حاشیه نشینی ها بوده است که بعد از اصفهان اولین شهریست که کار مطالعاتی آن آغاز شده است.

طبق گزارش فرماندار نزدیک به 60 درصد مصوبات ریاست جمهوری محقق شده است.

 

خبرنگار سده: مدتی بر روی طرح تفکیک زباله ها سرمایه گذاری شد و اطلاع رسانی هایی صورت گرفت ولی چندیست که عملا این کار متوقف شده است، علت چیست؟

این کار توسط شرکت بازیافت که برای شهرهای خمینی شهر و شاهین شهر، دولت آباد و هشت شهر کوچک (مانند وزوان و میمه و گز و دستگرد و حبیب آباد و....) تشکیل شده، صورت می گرفت.

یک کارخانه با مشارکت 11 شهرداری (بیشترین سهام مختص شهرداری شاهین شهر و بعدش مربوط به شهرداری خمینی شهر که این دو مجموعا 65 درصد سهام آن را در اختیار دارند) در حال ساخت است که قرار بود دهه فجر به بهره برداری برسد ولی چون قسمتی از هزینه ها قرار بود به صورت وام تامین گردد و این وام محقق نشد، کارخانه آماده نشد. ضمنا شرکت به خاطر مشکلات نقدینگی بحث آموزش را کاهش داده است.

درصورت تحقق وام در پایان فروردین یا اوایل اردیبهشت سال 88 کارخانه به بهره برداری میرسد. از آن پس زباله های خشک و تر باید تفکیک گردد و بهترین روش، روش تفکیک در مبدا است. برای جمع آوری زباله های خشک با شرکتی قرارداد بسته ایم که بعلت بحران اقتصادی قیمت زباله های خشک کاهش یافته و پیمانکار با جدیت قبلی کار نکرده است ولی پیگیر هستیم. امیدواریم پس از تعطیلات عید نوروز این کار آغاز گردد و تا پایان سه ماه اول سال 88 بحث آموزش را تکمیل کنیم و تفکیک از مبدا را شروع کنیم.

 

خبرنگار سده: و این کارخانه کجا واقع شده؟

پشت پلیس راه اصفهان-تهران و در زمین های شاهین شهر.

 

و این مصاحبه ادامه دارد....

 

بهزیستی شهرستان خمینی شهر در سیمرغ

غرفه بهزیستی شهرستان خمینی شهر (سده) در نمایشگاه سیمرغ انقلاب اسلامی، گزارشی از فعالیت های خود ارائه کرده بود. هرچند انتظار می رفت که این گزارش با توجه به نام نمایشگاه، فعالیت سی ساله را شامل شود ولی در گزارشی که به مردم ارائه می شد، عملکرد بهزیستی شهرستان خمینی شهر (سده) در دولت نهم بررسی شده بود.

به هرحال نفس کار و ارائه گزارش جهت ارائه به افکار عمومی، اقدام مثبتی است که بهزیستی سده، آن را انجام داده است. در این پست سعی می کنیم مختصری از این گزارش را خدمت مردم عزیز ارائه دهیم.

 

دفاتر بهزیستی شهرستان خمینی شهر

 

دفتر کاهش طلاق

هدف: مداخله به منظور کاهش طلاق، بررسی صلاحیت والدین برای سرپرستی فرزندان طلاق، کمک به قضات دادگاههای خانواده، کاهش استرس ها و تنش های پس از طلاق.

سیمرغ انقلاب در شهرستان خمینی شهر

لطفا ادامه مطلب را ببینید:

ادامه نوشته

یک نمایشگاه چندین ایراد

امشب به همراه دو نفر از نویسندگان سایت سده تصمیم گرفتیم که به نمایشگاه عرضه مستقیم کالا و خدمات که جنب سالن مادر دایر شده است سری بزنیم.

در ابتدای امر به نظر می رسید که کار جالبی انجام شده است و حضور پرشور مردم نوید نمایشگاه کم نظیری را می داد اما وقتی از نمایشگاه بازدید کردیم متوجه شدیم که واقعیت چنین نیست.

مردم نیز پس از پنج شش دقیقه خسته و ناراضی نمایشگاه را ترک می کردند.

ایرادات این نمایشگاه  خیلی زیاد بود ولی مهمترین ایرادات به شرح زیر است:

  1. همانطور که در عکس هم مشاهده می کنید نوشته شده: اولین نمایشگاه عرضه کالا و خدمات! همگان می دانند که این نمایشگاه اولین نمایشگاه نیست و چندین نمایشگاه مشابه در سده برپا شده است. بهتر است با مردم رو راست باشیم و بخاطر منافع شخصی تاریخ را تحریف نکنیم.
    این همه ایراد، چرا؟
  2. صدای بلندگوی نمایشگاه مناسب نبود و موجبات آزار و اذیت همسایه ها را فراهم آورده بود. ضمن اینکه مطالبی که پخش می شد نوعی سوء استفاده از اعتقادات مذهبی مردم در جهت فروش کالا ها به نظر می رسید.
  3. اغلب کالاهای عرضه شده، کالاهایی بودند که براحتی و با قیمتی مناسب در سطح شهر قابل دسترسی بودند. به عنوان مثال عروسک و برنج و لباس های معمولی چیزهایی نیست که بتوان با آن ها مردم را سرگرم کرد، شاید بهتر است بگویم اصلا مردم به دنبال سرگرمی نیستند، مردم در چنین نمایشگاههایی  به دنبال کالاهای ناب با قیمت مناسب می گردند.
  4. چیزی که از همه مهمتر است، عدم برنامه ریزی مناسب مسئولین برگزار کننده این نمایشگاه می باشد که خواهشمندیم مسئولین محترم شهرداری که چنین مجوزهایی را صادر می کنند، این نکته را دقیق تر مطالعه کنند و مدنظر قرار دهند. اینجا خمینی شهر است، با فرهنگ و آداب و رسوم و عقاید محکم مذهبی خاص خودش. ولی ظاهرا برگزارکنندگان و طراحان این نمایشگاه، به عمد یا سهو، طوری برنامه ریزی کرده بودند تا مردم مجبور باشند از راهروهای باریک عبور کنند. تصور کنید، در یک راهرو تنگ، اجتماعی از زن و مردهایی که برای حرکت باید به سختی به کنار دستی خود تنه بزنند، او را کنار بزنند تا بتوانند به سمت جلو حرکت کنند. مساله جالبتر اینکه مسئولین نمایشگاه با علم به این ایرادات نمایشگاه و با استناد به خصوصی بودن نمایشگاه، حتی اجازه عکسبرداری از این صحنه های زننده و ناراحت کننده را به ما نمی دادند.

و سوال ما از مسئولین ذیربط فقط در یک کلمه خلاصه می شود، چرا؟

حضور سبز مردم سده در راهپیمایی 22 بهمن 1387

مردم  قهرمان پرور سده، امسال نیز پرشورتر از سنوات گذشته در راهپیمایی 22 بهمن شرکت نمودند تا امسال نیز وفاداری خود را نسبت به نظام جمهوری اسلامی ایران نشان دهند.

این مردم شهیدپرور نشان دادند که تحت هیچ شرایطی دست از انقلاب خود نمی کشند و همواره حامی انقلاب اسلامی بوده و هستند.

حضور پرشور و شعور مردم خمینی شهر در راهپیمایی 22 بهمن 1387

ادامه نوشته

یک موقعیت طلایی

اگر هم اکنون نماینده شهر را ملاقات  کنید، اولین و مهمترین سوالی که از ایشان می پرسید چیست؟

اکنون اگر فرماندار خمینی شهر را ببینید چه می پرسید؟

وب سایت سده این موقعیت طلایی را برای شما همشهریان عزیز فراهم آورده است تا سوالاتتان را با ایشان در میان گذاشته و پاسخشان را خدمت شما ارائه نماید.

بنابراین از همشهریان گرامی تقاضا داریم که سوالات خود را با ذکر مسئول مورد خطاب خود، در قسمت نظرات بیان نمایند.

طبق هماهنگی های انجام شده در مجمع نویسندگان وب سایت سده، پس از گزینش سوالات مناسب، این سوالات طی مصاحبه های اختصاصی، حضور مسئولین محترم ارائه خواهد شد. 

لیست جامع نخبگان سده (خمینی شهر اصفهان)

شاید برای شما هم پیش آمده باشد که قصد انجام کاری را داشته باشید ولی اطلاعاتتان درباره آن کار کامل نباشد. در این گونه مواقع چه می کنید؟

طبیعتا مشورت با یک متخصص، یکی از بهترین راههای ممکن است، ولی این که این مشاور چه کسی باشد، بستگی به طرز تفکر شما دارد. ممکن است ابتدا از آشنایان و اقوام شروع کنید و سپس به سراغ دوستان و سرانجام به سراغ دیگران بروید.

اکنون اگر در شهر غریبی باشید چه می کنید؟ در شرایط مساوی، بین یک همشهری و یک غریبه کدام یک را ترجیح می دهید؟

با خود اندیشیدم که اگر یک لیستی از نخبگان شهر در اختیار داشته باشیم چقدر کارمان راحت تر می شود. مثلا کسی که می خواهد رشته دانشگاهی x را انتخاب کند، تنها کافیست در این لیست جستجو کرده و همشهری نخبه مورد نظرش را که دکترای رشته x را دارد پیدا کند و در کمترین زمان ممکن، دلسوزانه ترین  مشورت ممکن را بطور مجانی از یک همشهری دریافت کند.

یا به عنوان مثال دیگر، کسی که می خواهد وارد شغل y شود، ابتدا با همشهری نخبه خود که سالهاست در حرفه y می باشد مشورت کند.

نیک می دانم که عملی کردن این ایده، کاری سخت و طاقت فرساست و نیاز به پشتکار فراوان دارد اما ثمره ای که این ایده می تواند داشته باشد ارزش چنین زحمتی را دارد.

 

جهت مشاهده تعریف نخبه اینجا کلیک کنید.

جهت مشاهده لیست ابتدایی نخبگان سده اینجا کلیک کنید.

 

لطفا ضمن بازدید از لیست جامع نخبگان سده، ما را در تکمیل این لیست یاری دهید*****برای این منظور تنها کافیست تعریف نخبه را مطالعه نموده و نگاهی به اطرافیان خود بیفکنید، خواهید دید که سده پر از افراد نخبه است*****اکنون اطلاعات خواسته شده را در قسمت نظرات وارد نمایید*****باتشکر فراوان
 
 

تودیع و معارفه

بدینوسیله از زحمات خالصانه جناب آقای علی حدادی که طی ماهها همکاری با وب سایت سده از هیچ کمکی دریغ نکرده و همواره از پست های جالب ایشان بهره مند گشتیم کمال تشکر و قدردانی را به عمل می آورم. باشد که دوباره شاهد حضور گرمابخش ایشان در وب سایت سده باشیم.

همچنین ورود جناب آقای حمیدرضا نوربخش به جمع نویسندگان وب سایت بزرگ سده را خدمت ایشان و همشهریان ورنوسفادرانی تبریک گفته، آرزو می کنیم که بتوانیم از پست ها و بخصوص عکس های ایشان در وب سایت سده استفاده ببریم.

کاخی بر فراز باد

معلمی داشتیم که می گفت: دانش بدون بینش مانند شهر عظیمی است برفراز آتش فشان.

هک و نفوذ، یک دانش است، دانش یافتن نقاط ضعف یک سیستم.

فرد دارای بینش و مبتکر فردیست که از این دانش در جهت رفع نقاط ضعف سیستم استفاده نماید و فرد بی ظرفیت و فاقد بینش فردی است که از این دانش در جهت تخریب کارهای دیگران استفاده نماید.

چندی است که فردی ناشناس سیستم های وب سایت بزرگ سده را مختل نموده و تقریبا همه فعالیت های فرهنگی این سایت را دچار رکود کرده است.

از آنجا که در ایام امتحانات پایان ترم به سر می بریم، هکرهای کلاه سفید ما نمی توانند وقت خود را صرف مقابله با این موجود کوته فکر نمایند.

اینجانب به عنوان مدیریت این وب سایت رسما

  1. از تمامی نویسندگانی که در این مدت به علت حرکات غیر اخلاقی این هکر نتوانسته اند فعالیت عادی داشته باشند عذرخواهی به عمل می آورم.
  2. اعلام می کنم که این وب سایت در هیچ وبلاگ دیگری فعالیت نکرده و نخواهد داشت.
  3. تمامی اعضای این سایت جزء افراد فرهیخته سده می باشند بنابراین در صورت مشاهده پست های غیراخلاقی و یا غیر منطقی حتی با نام نویسندگان ما، شک نکنید که کار این هکر می باشد. 
  4. وب سایت سده انتقام خود را به هر طریق ممکن از این هکر گستاخ خواهد گرفت.
  5. هیچ وبلاگ یا وب سایتی به جزء  وب سایت sede.ir حق استفاده از نام نویسندگان این سایت به عنوان نویسنده را ندارد. 
  6. دعای ناشی از تعطیلی موقت فعالیت های فرهنگی این سایت را به جان پدر و مادر این هکر بکنید.

یا علی مدد

خبرنگاران دارای مدرک درجه یک گزارشگری قمه زنی(طنز تلخ)

حتما بیشتر شما همشهریان گرامی تاکنون واژه های قمه و قمه زنی و زنجیر تیغی را در اینترنت جستجو کرده اید و احتمالا به سایت های کم و بیش مزخرفی هم رسیده اید که از قضا بیشتر آنها سایت های ایرانی هستند و تاسف بارتر این که جزء خبرگزاری های این مملکت هم می باشند.

گاهی اوقات دروغ پردازی های این سایت ها چنان بزرگ است که حتی خردسالان سده ای هم متوجه می شوند این خبرگزاری مقاصدی به جز انتشار خبر صحیح را داشته است.

از جمله این موارد، خبرنگار دروغ پرداز آفتاب (Aftab News) می باشد.

در قسمتی از این خبر آمده است:

بیش از 50 نفر در خمینی‌شهر به دلیل برپایی مراسم قمه زنی در روز عاشورا دستگیر شدند.

لازم نیست که من بگویم، حتما همه شما متوجه شدید که سوتی کار کجاست؟ این خبرنگار تفاوت قمه زن و زنجیر تیغی را درک نکرده است.

شاید لازم باشد از وی دعوتی به عمل آید و در یک مراسم نمادین قمه ای بر سرش بکوبیم بلکه برای سال آتی این اشتباه مزخرف را تکرار نکند.

در قسمت دیگری از این خبر می خوانید:

این در حالی است که برخی از منابع خبری محلی با انتشار اخبار ضد و نقیض از تجمع عده‌ای از متخلفین که مراسم قمه‌زنی آنها توسط نیروهای پلیس در روزهای گذشته ملغی شده بود خبر داده و از درگیری میان آنها و نیروهای انتظامی گزارش داده بودند.

خوب چه حسی به شما دست داد؟ حتما مور مورتان شد نه؟

بیچاره خبرنگاری که نمی داند قمه زنی سالی یکبار بیشتر انجام نمی شود. فکر کرده 365 روز سال قمه زنی رواج دارد و بنابراین روزهای متوالی این مراسم برهم می خورد.

همگان می دانند که مساله تجمع و درگیری بر سر مسائل زنجیر تیغی بوده است!

تا اینجای کار لازم شد یک کلاس آموزش قمه زنی برای خبرنگار آفتابه (ببخشید آفتاب) برگزار کنیم و پس از تدریس واحدهای تئوری و انجام واحد عملی ، مدرک گزارشگری حرفه ای قمه زنی (البته از نوع درجه دو) به وی اعطا کنیم.

اگر می خواهید متوجه عمق حماقت این خبرگزاری شوید به این جمله دقت کنید:
این گزارشها از کشته شدن یک نفر در این درگیری‌ها به دلیل شدت خونریزی در بیمارستان الزهراء این شهرستان خبر می‌دهند.

 خیلی خوشحال می شدیم اگر بیمارستان الزهرا در خمینی شهر قرار داشت و خوشحال تر می شدیم اگر بیمارستان خودمان را تکمیل می کردند که مجروحانمان راهی بیمارستان الزهراء اصفهان نشوند. ولی چگونه کسی که حتی نمی داند سده چند بیمارستان دارد و نام آنها چیست به خود اجازه می دهد در مورد سده قلم بزند!

پس شاید با من موافق باشید که باید یک دوره سده شناسی برای این خبرنگار برگزار کرد تا حداقل نام بیمارستان های سده را یاد بگیرد. البته اگر مدرک درجه دو داشته باشد و بتواند با موفقیت دوره اخیر را بگذراند شاید بتوان مدرک درجه یک گزارشگری  حرفه ای قمه زنی به وی اعطا کرد.

اما از این خبرگزاری که بگذریم به مطلب درج شده در سایت تحلیلی خبری! عصر ایران می رسیم.

به قسمتی از این خبر دقت کنید:

هر سال جمعی از مردم استان اصفهان و كشور براي تماشاي قمه زني وزنجيرزني تيغي به خميني شهر مي آيند. این اقدام مورد سوء استفاده رسانه های بیگانه قرار گرفته و این رسانه ها تصویری ناشایست از تشیع و

عزاداری روز عاشورا مخابره می کنند. به طوری که با وجود تنوع فراوان در عزاداری های شیعیان در روز عاشورا، بیش از 60 درصد عکس های ارسال شده توسط خبرگزاری های بزرگ دنیا مربوط به قمه زنی و استفاده از زنجیرهای تیغ دار در کربلا، نجف، پاکستان، افغانستان، هند، لبنان و بحرین بود.

 

جملات قرمز رنگ را مقایسه کنید! مطمئنم که نویسنده حین نگارش این پاراگراف چرتی زده و رشته کلام از دستش در رفته است. بیچاره فراموش کرده موضوع دو سطر اول چه بوده است! بالاخره تکلیف را روشن کن این عکس ها از سده مخابره شده است یا از کربلا، نجف، پاکستان، افغانستان، هند، لبنان و بحرین!!!

خلاصه مطلب اینکه حال این نویسنده خوش نبوده است.

شایسته است این خبرگزاری هایی که داعیه اطلاع رسانی صحیح دارند کمی به تربیت نیروهای متخصص دارای مدارک درجه یک و دو  فکر کنند تا بلکه دچار این اشتباهات فاحش نشوند.

بازی کردن با آبروی 400 هزار نفر مردم سده فقط برای سیرکردن شکم زن وبچه، کار درستی به نظر نمی رسد.

یادگاری های شهدا

چندی پیش تصمیم گرفتم بخشی تحت عنوان "یادگاری های شهدای سده" را در وب سایت سده راه اندازی نمایم. با توجه به تصویب این طرح در مجمع نویسندگان وب سایت سده، از مردم شهید پرور خمینی شهر تقاضا دارم هر گونه نامه، وصیت نامه، عکس و یا فایل صوتی که از شهیدان خمینی شهری هشت سال دفاع مقدس در اختیار دارند را در دسترس مجمع قرار دهند.

این مجمع سعی می کند ضمن امانتداری از این اسناد با ارزش، پس از کپی برداری از آنها جهت استفاده در وب سایت سده، اصل اسناد را به صاحبان آنها بازگرداند.
حتی المقدور سعی گردد که  نامه ها و وصیت نامه ها، اصل دست نوشته شهدای عزیز باشند.
باشد که این کار فرهنگی با حمایت شما مردم گرامی، به گامی محکم در جهت حفظ و احیای ارزش های دفاع مقدس تبدیل گردد.  

سخنی با نویسندگان وبسایت سده(خمینی شهر اصفهان)

با سلام خدمت تمامی نویسندگان عزیز، گرامی و دوست داشتنی وبسایت سده

قبل از هر چیز برخود لازم می دانم  بابت ارسال پست های پربار و کم نظیرتان کمال تشکر و قدردانی را به عمل آورم، مخصوصا در یکی دو ماه اخیر که وبسایت سده وارد دو سالگی اش گردیده ، پست ها از پختگی و جذابیت خاصی برخوردار شده اند.

بررسی مشکلات شهر، اخبار شهر و جاذبه های سده از مهمترین موضوعاتی بوده که شما عزیزان به آنها پرداخته اید.

اما ذکر چند نکته لازم به نظر می رسد:

  1. با وجود این که این وبسایت سده در مقایسه با وبسایت های مشابه از کیفیت نسبتا خوبی برخوردار است خواهشمندم سعی کنید هر روز بهتر از قبل باشید.
    خواهشا سعی کنید به املای کلمات بیشتر دقت فرمایید، حتی یک غلط تایپی می تواند کل پست و حتی وبسایت را زیر سوال ببرد. سعی کنید فاصله گذاری بین کلمات رعایت گردد و ازعلائم نگارشی مانند نقطه ، کاما و... به جا استفاده نمایید. لطفا در پست ها دستور زبان فارسی را رعایت نمایید و به جز موارد خاص از زبان عامیانه استفاده نکنید.
    استفاده از فونت ها و اندازه های غیرمتعارف و همچنین شکلک ها ، بی حرمتی به سایر نویسندگان وبسایت تلقی می شود.
    همکاران گرامی، لطفا از کپی برداری مطالب سایر سایت ها جدا خودداری فرمایید.
    خواهشمندم قبل از ارسال پست، حداقل یک مرتبه  پست خود را مرور کنید و از درستی آن مطمئن گردید.
    تا این لحظه سعی کرده ام این ایرادات را حتی المقدور رفع نمایم ولی از این پس به علت مشغله زیاد کاری چنین فرصتی را در اختیار ندارم و تا قبل از این که این وبسایت دارای یک ویراستار گردد، این اجازه را به من بدهید که پست های دارای ایرادات فوق را ثبت موقت یا حذف نمایم.   
  2. لطفا سعی کنید پست ها مختصر و مفید باشد، هر چند ممکن است به اقتضای شرایط لازم شود یک پست طولانی گردد که در این شرایط از "ادامه مطلب" استفاده فرمایید.
    با توجه به تعدد نویسندگان، مجبورشدیم سقفی برای تعداد پست های هفتگی قائل شویم که سقف هفت پست در هفته به تصویب رسیده است.
  3.  چون این امکان وجود ندارد که حضورا و یا حتی به طور تلفنی از تک تک نویسندگان محترم بابت پست هایشان تشکر کنم یا انتقاد و پیشنهاد داشته باشم، این موارد را به زمان تشکیل مجمع موکول می نمایم. ارائه یک شماره تلفن همراه به اینجانب می تواند جهت ارسال پیام مفید باشد.
  4. بیشتر سعی نمایید اخبار آینده (که هنوز رخ نداده است ) را بیان نمایید. بیان اخبار گذشته، مخصوصا آنهایی که هیچ نکته خاصی در مورد سده در بر ندارند، وبسایت را شبیه یک روزنامه می کند که این جزء اهداف ما نیست.
  5. همانطور که بارها  یاد آوری کرده ایم این وبسایت به حکومت جمهوری اسلامی و قانون اساسی معتقد است ولی تحرکات سیاسی را در سر ندارد و حامی هیچ گروه و حزب خاصی نیست. هدف ما فقط و فقط سده  (خمینی شهر اصفهان) است. بنابراین همان گونه که تاکنون بی طرفی خود را در پست هایتان ثابت کرده اید، تا پایان اینچنین بمانید.
    مطالعه و رعایت پست قوانین و مقررات وبسایت سده بر همه نویسندگان لازم و ضروری است.

 

در پایان به صراحت عرض می کنیم که این وبسایت نه با مردم اصفهان نه با هیچ یک از اقوام ایرانی خصومت و دشمنی نداشته و ندارد بلکه مشکل ما با مسئولان شهرهای بزرگ مانند شهر اصفهان است که تا سر حد توان خود حق مردم این شهر بزرگ را پایمال کرده تا ذخیره ای برای آخرتشان گردد!
سده، سده می ماند. سده در شهر های بزرگ حل نخواهد شد. سده ای معایب خود را برطرف می کند ولی از سده ای بودنش فرار نمی کند بلکه به شهرش افتخار می کند و در جهت رشد آن تلاش می کند. 

در پایان مراتب سپاسگذاری خود را از همه شما ایثارگران عرصه فرهنگ سده که بدون هیچ چشم داشت و بدون ریالی کمک مالی از طرف مسئولان شهر در جهت رشد و اعتلای فرهنگ سده جهاد می کنید، اعلام می نمایم.   

تکدی گری هیجان زا

کمتر از ۵۰ تا سرعت نمی روم که البت اگر شرایط مناسب باشد تا ۱۰۰ تا هم پر می کنم.
امروز از آن روزهایی بود که همان ۵۰ تا می رفتم. عادت ندارم در سطح شهر تندتر بروم. پس وقتی دستش را تکان داد، توانستم ترمز کنم.

نمی دانم چرا اما شاید می بایست ترمز می کردم. امروز روز شناخت است، پس باید شناختم از محیط پیرامونم بیشتر می شد.

با دو عصا زیر کتف هایش می آمد. گفتم کجا؟ گفت: پمپ گازوییل.
پمپ بنزین را می گفت. خب در مسیرم بود چون به دانشگاه صنعتی می رفتم.
یکطرفه سوار موتور شد و شروع کرد به معذرت خواهی. حرکت کردم. شروع کرد به صحبت کردن.
کل مسیر ۲ دقیقه بیشتر نبود اما طی این زمان کوتاه داستان زندگی اش را بصورت یک فیلم کوتاه تعریف کرد. لهجه سده ای نداشت اما خوب مسئولین کمیته امداد و شهرداری و بهزیستی را می شناخت.
از موتورش گفت که دزدیده اند. از زندگی اش که نمی گذرد. از دخترش که با مانتوی سال قبلش جشن تکلیف گرفته و از خودش. از خودش که بر خودش سیلی زده و دل را به دریا و گفته...گفته می رود گدایی.

به اینجا که رسید گفت من گدا هستم. حالم بد شد. بد شد از اینکه این داستان تلخ شروع صبح من شد. به مقصد رسیدیم. پیاده شد. کنارم ایستاد. دستانش را نشان داد که توان حرکت نداشت و اینکه اگر می توانست به خانه های مردم می رفت تا کارگری کند و از خودش گفت که هنر تکدی گری هم ندارد.
به چشمانش نگاه کردم، اشک در آنها حلقه زده بود، می خواست بیشتر حرف بزند اما دیگر توان نداشتم.
توان نداشتم ببینم یک هموطن شرمنده دختر نه ساله اش گشته و تکدی گری آخرین راه نجاتش شده است. سده ای نبود اما انسان بود، یک انسان شریف که حداقل آرزویش این بود که مثل بیشتر مردم شرمنده خانواده اش نشود. 

راستی خبر داغ قرارداد يک ميليون و نهصد هزار دلاري افشين قطبي را (که قطعا از بیت المال پرداخت می شود) شنیده اید؟(منبع خبر).
این خبر به قول جناب افشین خان قطبی "هیجان زاست".

دربست زور

تدریس تمام شد. ساعت  از 21 گذشته بود. مطمئن بودم به اتوبوس واحد اصفهان خمینی شهر نمی رسم. تصمیم گرفتم با تاکسی های چهارراه هفتم محرم (وفایی) برگردم.

کرایه این مسیر معمولا 300 بود، اما وقتی تاکسی به حرکت در آمد راننده روبه مسافران گفت:"همین الان بگم، کرایه من چارصده، چون برگشتن خالیم"

خب تنها کاری که میشد انجام داد تن دادن به حرف زوری بود که میزد چراکه وسط راه پیاده شدن معادل بود با صد برابر زیر بار زور مابقی راننده ها رفتن.

خلاصه، ساعت 21:30 بود که  رسیدیم سده خودمان، میدان امام.

منتظر تاکسی ماندم چراکه واحد ها تمام شده بود و هنوز نیم ساعت به زمان قانونی شروع حرکت واحد های طرح شبانه مانده بود. تاکسی های شیک پارک شده کنار خیابان توجهم را بخود جلب کرد. خطاب به راننده گفتم: ببخشید میدون قدس؟ گفت بیا بالا، گفتم چند؟ گفت 1000 دربست!

حالا فهمیدم که چرا این همه مسافر کنار خیابان هیچکدام حاضر نبودند از این همه تاکسی استفاده کنند.

یک تاکسی دیگر را هم امتحان کردم، با توپی پر گفت: دربست 1000.

داستان برایم جالب شد، این همه تبلیغ برای حمل ونقل عمومی و کنار گذاشتن خودروهای شخصی پس کجا رفت؟

برایم سرگرمی جالب و البته تلخی شد تا بایستم و ببینم چگونه خون مردم را در شیشه می کنند. همه تاکسی ها هماهنگ با یکدیگر عمل می کردند و چون می دانستند مردم مجبور هستند، هر طور می خواستند عمل می کردند.

ماندیم تا ساعت شد 22. از طرح شبانه خبری نبود.بالاخره با تاخیری نیم ساعته اتوبوس واحد شبانه با راننده داش مشتی اش رسید. این راننده را می شناختم. همان راننده ای بود که اجازه نمی داد تازه به دوران رسیده ها، در اتوبوسش ترانه پخش کنند. از این بابت راننده محبوب من بود. سوار شدم. فقط یک پیرزن در اتوبوس بود که ته اتوبوس سرش را به شیشه تکیه داده بود، البت، مردان با خودم شش نفری می شدیم.

صد متری از میدان دور نشده بودیم که اتوبوس ایستاد، اما نه در ایستگاهش. راننده خطاب به جوان کناریش که پولها را می گرفت گفت: " بدو این موبایلو بده بگو کاورش را عوض کنه."

جوان:" چه رنگی باشه اوسا........"

از این که این اتوبوس روزی به مقصد برسد نا امید گشتم. پیاده شدم و همچون چک برگشتی به میدان امام برگشتم.

تحملم تمام شده بود و دیگر هیچ چیز برایم جالب نبود. زنگ زدم تاکسی تلفنی و طلب سرویس کردم. تاکسی در کمترین زمان ممکن رسید. تا درب منزل فقط 800 گرفت، یعنی 20 درصد کمتر از تاکسی های سطح شهر!

و اما سوال ما از مسولان امر فقط یک جمله است. آیا این اتفاقات مورد تایید شماست؟

البت شاید هیچکدامشان حاضر نشوند به این سوال پاسخ دهند زیرا هر جواب مثبت یا منفی خودشان را محکوم می کند.

بگذارید اکنون که بحث حمل و نقل عمومی شد چند تشکر و چند گله  از سازمان اتوبوسرانی خمینی شهر انجام دهم.

1.     از این بابت که تعداد سرویس های خمینی شهر اصفهان بسیار زیاد شده و معطلی در این مسیر به نسبت یکی دو سال قبل بسیار کم شده است، از سازمان اتوبوسرانی خمینی شهر و حومه بسیار سپاسگذاریم اما آیا قائمیه نشینان خمینی شهری نیستند؟

 به ازای هر 6 اتوبوس خط اصفهان خمینی شهر، تنها 3 اتوبوس منظریه حرکت می کند و سهم محله قائمیه تنها یک اتوبوس است. به عبارت دیگر شش برابر زمانی که برای رسیدن به  یک اتوبوس اصفهان خمینی شهر صبر می کنیم باید تحمل کنیم تا یک اتوبوس قائمیه برسد.

2.     برخی از رانندگان واقعا به حقوق شهروندی بی احترامی می کنند از جمله

الف. برخی رانندگان خط ارغوان در ایستگاههای خود توقف نمی کنند به عنوان مثال، به عینه شاهد بود با وجود سرمای شدید شب هنگام، حاضر نشد مسافران ایستگاه پارک پیروزی را که همگی زن و کودک بودند سوار کند و مثالهایی از این قبیل بسیار است.

ب. راننده ای که به خاطر تاخیر یک پیرزن معلول اصفهانی در پیاده شدن از اتوبوس، لج کرد و اجازه پیاده شدن به ایشان نداد و ایشان مجبور شد تا ایستگاه آخر در اتوبوس مانده والبت نفرین کند. همین پیرزن حرفهای قشنگی زد از جمله میگفت : رانندگان اصفهانی برای معلولان اهمیت و ارزش بیشتری قایل می شوند.

ج. راننده جوان خط خمینی اصفهان که بخاطر اعتراض یک جوان به نحوه رانندگی اش، عصبی شد سپس لج کرد و سرانجام پدر همه مسافران را در آورد. این راننده بی وجدان، چنان آهسته رانندگی کرد که دو برابر زمان معمول وقت مسافران تلف شد. در آخر خط گفت بخاطر لجبازی با مسافر معترض این کار را کردم.

علت اعتراض مسافر جوان این بود که این راننده قبل از سوار شدن همه خانم ها درب عقب را بسته و حرکت می کرد.

د. راننده با سابقه خط اصفهان خمینی شهر که واقعا مظهر ناراحتی اعصاب است و از اصفهان تا خمینی شهر به مردم بد و بیراه می گوید.

و. برخی  رانندگان خط اصفهان در داخل شهر اصفهان، توقف در ایستگاههای مقرر خود را رعایت نمی کنند.

3.     تشکر ویژه  می نمایم  از برخی از رانندگان واقعا زحمتکش، از جمله راننده پیرمردی که در خط قائمیه فعالیت می کند و واقعا به مسافران به دید انسان می نگرد و به حقوق ایشان احترام می گذارد.

4.     برقرار کردن سرویس دانشجویان سده ای دانشگاه صنعتی که توسط سازمان اتوبوسرانی خمینی شهر انجام پذیرفت جای بسی تشکر دارد.

مجمع نویسندگان وبسایت سده منتظر دریافت جوابیه های سازمان تاکسی رانی و اتوبوسرانی خمینی شهر و حومه می باشد.   

درگاههای جدید سده

مژده                                                                                                                   مژده

درگاه های جدیدی برای وب سایت شهرستان سده ( خمینی شهر ) افتتاح گردید:

 

www.sede.ir

 

www.sedezh.com

جشن یکسالگی وبلاگ سده

نویسنده: محمد جواد

چه زود گذشت، چشم بر هم زدیم یکسال شد!

کمر همت بسته بودم تا یک تنه از حیثیت شهرم دفاع کنم، شهری که از یک سو از سو ء مدیریت ها رنج می برد و از سوی دیگر از تفرقه های قومی و محله ای.

از سویی از مهاجرت اقوام غیربومی (لر- عرب- اصفهانی-افغانی-نائینی) رنج می برد و از سوی دیگر از بی مهری های مسئولان استان.

از شروع کار می دانستم که انتظار نتیجه ای فوری، انتظاری بی جاست. می دانستم که این کار فرهنگی نیازمند زمانهای طولانی و رنج و زحمت فراوان است، اما عمل به وظیفه برایم مهم بود نه نظر به نتیجه.

آن روز که شروع می کردم گمان نمی کردم چنین همکاران باوفا و زحمتکشی پیدا کنم.

همینطور که گمان نمی کردم چنین معاندان و بدخواهانی سربربیاورند.

در همین جا و در آستانه یکسالگی وبلاگ سده بر خود لازم می دانم از تمامی نویسندگان دلسوز وبلاگ کمال تشکر و قدردانی را به عمل بیاورم، کسانی که بدون  هرگونه چشم داشتی آستین همت بالا زدند تا گامی هر چند کوچک در جهت اعتلای فرهنگ سده بردارند، کسانی که نه تنها درخواست هیچ دستمزدی ننمودند بلکه کلیه هزینه ها را نیز از جیب خود پرداخت نموده اند.

وبلاگ سده اول مهرماه ۱۳۸۷ یکساله می شود، یکسالگی وبلاگ سده (خمینی شهر) را بر تمامی همشهریان گرامی، فرهنگ دوستان و نویسندگان عزیز تبریک عرض می نمایم.

یکسالگی وبلاگ سده مبارکباد.

 

من خمینی شهری نیستم من سده ای هستم

نمی دانم تاکنون شرکتی ثبت کرده اید یا نه. اگر این کار را کرده باشید حتما می دانید که انتخاب نام برای یک شرکت کاری بس مهم، سخت و حساس است. نامی  که شما انتخاب می کنید باید حائز شرایط خاصی باشد، از جمله اینکه تکرای نباشد.

یعنی حتی اگر می خواهید در یک روستا فعالیت کنید نام شرکتتان باید قبلا در کل ایران به ثبت نرسیده باشد.  

با این مقدمه می خواهم یک داستان کوتاه برایتان تعریف کنم.

داستان من در مورد شهری است که صدها سال است در قلب ایران، و در مرکز استان اصفهان خودنمایی می کند.

سالها می گذرد که این شهر همچنان سرافراز و سربلند، هستی خود را فریاد می کشد.

هرچند برخورد حاکمان با این شهر مانند برخورد پدری با فرزند خوانده اش بوده است اما این شهر هویت خود را از دست نداده است.

این شهر نامی کهن تر از سده نداشته ونخواهد داشت. در زمان حکومت منحوس پهلوی نام پرمعنای سده را به نام بی ارزش و فاقد وجه تسمیه همایونشهر تغییر دادند و پایه گذار سنت نابخردانه ای شدند و خود را تا قیامت مستحق نفرین و لعنت کردند.

پس از انقلاب اسلامی، نام این شهرستان به خمینی شهر تغییر یافت. اما کمی صبر کنید. اشتباه گفتم.

نامش به خمینی شهر اصفهان تغییر یافت! حالا اینکه چرا نام اصفهان را باید ضمیمه کنیم همان مطلبی است که دادمان را در آورده است.

از این پس  اگر فردی  از شما همشهری گرامی پرسید اهل کجا هستید یا بگویید سده یا خمینی شهر اصفهان.

اگر لفظ خمینی شهر را به تنهایی بکار ببرید ایهام بوجود می آید:

خمینی شهر اصفهان یا خمینی شهر هرمزگان

شاید خنده آور و مضحک باشد اما واقعیت دارد. اینکه در سراسر کشور هیچ دو شرکتی نباید همنام باشند اما نام دو شهر می تواند یکسان باشد. چیزی شبیه یک جک گریه دار است. یک طنز تلخ!

حالا زیاد دیده ایم که نام دهات و آبادی ها یکسان باشد اما یکسان بودن نام  دو شهر، پر از ابهام و سوال است.

البته که خمینی شهر هرمزگان یا همان خمینی شهر بشاگرد، از لحاظ  جمعیت، غنای فرهنگی و سابقه تاریخی به پای خمینی شهر اصفهان یا همان سده نمی رسد با این وجود حق خود می دانیم که به این طریقه نامگذاری شهرها اعتراض کنیم.

آیا بهتر نیست شهری که دارای نام با معناست را تغییر نام ندهیم؟

آیا بهتر نیست از نامگذاری های شیر یا خطی دست برداریم و بر اساس منطق حرکت کنیم؟

آیا بهتر نیست هنگام نامگذاری یک ده یا روستا، یک جستجوی گوگل انجام دهیم که مبادا این نام تکراری باشد؟ این ساده ترین و پیش پا افتاده ترین کاریست که متاسفانه انجام نشده است.

اما اگر می خواهید از خمینی شهر جدید جنوبی بیشتر بدانید مطلب زیر را که از سایت کمیته امداد استخراج شده است مطالعه فرمایید:

"منطقه بشاگرد با وسعت 16000 كيلومتر مربع مشتمل بر 900 آبادي كوچك و بزرگ و حدود 75 هزار نفر جمعيت در سرزميني كوهستاني، ناهموار، در جنوب شرقي استان هرمزگان و در حاشيه محدوده استان كرمان واقع شده است.

بشاگرد نام دهستاني است در بخش كهنوج در جنوب شهرستان جيرفت كه از شمال به كوه شهري مارز و از غرب به دهستان جاسك و از شرق به دهستان سيرك محدود است. اين دهستان كوهستاني است، بطوري كه در تمام اين سرزمين حتي تا حدود صد هكتار زمين مسطح و هموار وجود ندارد و آب منطقه از چشمه سارها و رودخانه هاي متعدد كوهستاني منطقه سرچشمه مي گيرد شغل مردم آن كشاورزي، گوسفند داري و صنايع دستي مي باشد و محصولاتش ذرت، غلات، خرما، لبنيات است. كپرنشيني شيوه غالب سكونت ساكنان مي باشد و ساختن كپر كه از شاخ و برگ درخت خرما تهيه مي گردد از متداولترين روشهاي ممكنه مسكن در اين ديار است.

با توجه به اهتمام كميته امداد امام خميني در زدودن فقر و محروميت، خاصه عنايات ويژهاي كه اين نهاد به مناطق محروم دارد، در راستاي اهداف عاليه خود جهت ايحاد تحول در منطقه بشاگرد در سال 1362 مقر استقرار خود را در قسمت مركزي دهستان! سردشت در بخش بشاگرد شرقي از شهرستان جاسك در استان هرمزگان در محلي موسوم به روستاي خنميد! قرار دارد كه در همين سال تحت تأثير اقدامات اين نهاد مزين به نام شريف حضرت امام خميني به نام خميني شهر!!!؟؟؟ تغيير نام داده شد.

كميته امداد امام خميني(ره) از سال 1361 نسبت به شناسايي اين منطقه اقدام نمود. و با ارائه خدمات اقتصادي،‌اجتماعي و فرهنگي ارزنده خود نظير جاده سازي، آبخيز داري تسطيح و هموارسازي زمين، احداث مدرسه، احداث مسجد، تراكم سازي روستاها، ايجاد مزرعه و باغ، ايجاد و ارائه خدمات درماني درمانگاه، تأمين آب آشاميدني، ارائه خدمات كشاورزي، برق رساني، ‌احداث حمام بهداشتي، تأمين مواد غذايي بهداشتي، ايجاد اشتغال و توسعه صنايع دستي، ارائه خدمات فرهنگي و… نسبت به ساماندهي وضع زندگي مردم اين ديار همت گمارد.  "

لطفا کمی تامل کنید.

عکس های سری اول از سده

در این پست قصد داریم که چند سری عکس با کیفیت بالا از شهر سده تقدیمتان نماییم.

قبل از ارائه این عکس ها لازم می دانم از نویسندگان گرامی آقایان امیر و ناصر که نقش عمده ای در تهیه این عکس ها داشتند کمال تشکر را به عمل آورم.

درختی کهنسال در سده

  عکس های بسیار جالبی از درختان کهنسال سده                 لینک دانلود فایل فشرده شده

  عکس هایی از بازار تاریخی تازه کشف شده سده                  لینک دانلود فایل فشرده شده

  عکس هایی از امامزاده سید اشرف                                    لینک دانلود فایل فشرده شده

ایوان گزیها-امامزاده سید محمد خمینی شهر

  عکس هایی دیدنی از مجموعه امامزاده سید محمد                لینک دانلود فایل فشرده شماره 1

لینک دانلود فایل فشرده شماره 2 

 لینک دانلود فایل فشرده شماره 3 

 لینک دانلود فایل فشرده شماره 4

 منتظر نظرات شما دوستان و همشهریان هستیم.

تا کجا؟

با سلام

امروز می خواهم از درد دل این روزهای مردم شهرم بنویسم.سعی می کنم کوتاه و مفید سخن بگویم.

ابتدا می گفتندخشکسالی و کمبود آب علتش است. راستش ما هم باورمان شده بود.قطعی برق را می گویم.

گذشت و گذشت تا اینکه یک هفته پیش وزیر نیرو سوتی بزرگی داد و واقعیت را گفت.

ایشان فرمودند مشکلات فنی مرتفع شده و ان شا لله برای ماه رمضان قطعی خیلی کم یا حذف می شود!!

تازه فهمیدیم که ای بابا، مشکلات فنی بوده و آن هم از نوع تحریم!

ظاهرا بخاطر مهیا نشدن قطعات نیروگاهها، این نیروگاهها از مدار خارج شده اند.

به هرحال مشکل هر چه که هست باشد، صحبت ما چیز دیگریست.

با وجود اینکه در شهرهای دیگر خاموشی ها برنامه دقیقی دارد، متاسفانه در شهر ما از هیچ قاعده ای پیروی نمی کند.

وقتی علت را جویا می شویم مسئولان طفره می روند!

حتی تلفنی هم درباره زمان قطعی برق سوال نموده ام.

اگر گفتند برق راس ساعت x قطع می شود راس ساعت x-2 یا x+2 قطع شده است!!!

چیزی که غیرقابل کتمان است خساراتی است که در اثر این بی برنامگی به وسایل برقی وارد می آید.

ای کاش مسئولان فکری می کردند، واقعا تا کجا؟

وقتي كامپيوترها اشتباه مي كنند!

 نويسنده: محمد جواد

 

در خانه نشسته ايد. كسي زنگ مي زند. درب را باز مي كنيد. كسي نيست! اما چيزي هست!

قبض گاز است. مواظب باشيد قبض روح نشويد. مبلغ قابل پرداخت:140 هزار تومان.

اگر توانايي پرداخت داريد احتمالا اين كار را انجام مي دهيد چرا كه هزينه وقتي كه بايد صرف پيگيري اين قبض شود بسيار بيشتر از اين مبلغ است.

اما اگر توانايي پرداخت نداريد و يا توانايي پرداخت داريد و حاضر نيستيد زير بار زور برويد حتما پيگيري كنيد. ما اين كار را كرديم.

نتيجه پيگيري: پس از صرف وقت فراوان به اين جواب رسيديم: كامپيوتر اشتباه كرده است.

مبلغ قابل پرداخت (پس از تصحيح): 35 هزار تومان.

 

در خانه نشسته ايد. كسي زنگ مي زند. درب را باز مي كنيد. كسي نيست! اما چيزي هست!

قبض برق است. مواظب باشيد قبض روح نشويد. مبلغ قابل پرداخت:97 هزار تومان.

نتيجه پيگيري: پس از صرف وقت فراوان به اين جواب رسيديم: كامپيوتر اشتباه كرده است.

 مبلغ قابل پرداخت (پس از تصحيح): 19 هزار تومان.

 

در خانه نشسته ايد. كسي زنگ مي زند. درب را باز مي كنيد. كسي نيست! اما چيزي هست!

قبض آب است. مواظب باشيد قبض روح نشويد. مبلغ قابل پرداخت:25 هزار تومان.

نتيجه پيگيري: پس از صرف وقت فراوان به اين جواب رسيديم: كامپيوتر اشتباه كرده است.

 مبلغ قابل پرداخت (پس از تصحيح): 2 هزار تومان.

 

موارد مشابه زياد است، خلاصه اي از اين اتفاقات بصورت زير است.

 به مبالغ درج شده با دقت توجه نماييد چرا كه اين اعداد و ارقام كاملا واقعي هستند:

 

نام شركت

مبلغ اوليه قبض

مبلغ تصحيح شده

ميزان مبلغ اشتباه شده

مقصر

گاز

140 هزار تومان

35 هزار تومان

105 هزار تومان

كامپيوتر

برق

97 هزار تومان

19 هزار تومان

78  هزار تومان

كامپيوتر

برق

40 هزار تومان

1700 تومان

بيش از

38 هزار  تومان

كامپيوتر

آب

25 هزار تومان

2 هزار تومان

23 هزار تومان

كامپيوتر

آب

158 هزار تومان

30 هزار تومان

128 هزار تومان

كامپيوتر

 

شايد باورش سخت باشد اما حقيقت دارد.

چيزي كه هضم آن سخت تر از اين اشتباهات است دليلي است كه در قرن حاضر هيچ خريداري ندارد:

اشتباه كامپيوتر!!!!!!

البته نيازي به توضيح بيشتر اين "عذر بي معنا" نيست.

اين پست را با اتفاقي تكان دهنده به پايان مي برم.

خانه اي در مسير خيابان قرار گرفته و سالها پيش پس از توافق با شهرداري تخريب شده است.

از اين خانه چيزي بجز زمين خالي باقي نمانده است.

ولي هنوز مسئولان شركت X فرصت نكرده اند ببينند منزلي كه براي آن قبض صادر مي كنند وجود خارجي ندارد!

از شركت مخابرات چيزي نمي گوييم چرا كه

 اولا كنتور آن جاي ديگري است و پيگيري قبض ها بسيار مشكل است و

 ثانيا سازمان بازرسي كل كشور با افشا كردن قيمت واقعي پيامك (SMS) كار را بر ما آسان نموده است.

 

سوالي كه پيش مي آيد اين است كه چه زماني قرار است اشتباهات كامپيوترهاي آقايان تمام شود!؟

تا چه زماني قرار است شركت هاي نامبرده از طريق اجحاف بر مردم، پيگير مقاصد نامشروع خود باشند؟

تا چه زماني فرمول هاي محاسبه قبض ها بايد غير شفاف باقي بماند؟

از شما شهروندان گرامي خواهشمنديم در صورت مشاهده موارد مشابه حتما ما را در جريان قرار دهند.

 

اطلاعیه: رفع ابهام

نویسنده: محمد جواد

دوستان و خوانندگان گرامی سلام

با توجه به ایراد قالب وبلاگ مبنی بر عدم درج نام واقعی نویسنده پست، از این پس قول میدهیم که نام نویسنده هر پست را در ابتدای آن درج کنیم تا شما خواننده گرامی نیز دچار ابهام نشوید.

از نویسندگان عزیز نیز خواهشمندم تا زمان رسیدن به یک وضعیت ایده آل این قائده را رعایت فرمایند.

همراهی شما فرزندان ایران زمین مایه دلگرمی ما خدمتگذاران شما است.

باتشکر فراوان

بناهای تاریخی سده یا همان حمینی شهر فعلی

در ادامه تصاویر قدیمی از سده، برج خوشاب را انتخاب نمودیم.

برج خوشاب سده

 

 

اخطاریه به سده ای ( خمینی شهری ) های گرامی

اخطاریه

 

از شهروندان گرامی خواهشمندیم  از پذیرش هر گونه نذری (آش، شیرینی، شکلات و...) از دست افراد ناشناس اکیدا خودداری کنند.

طی روزهای اخیر چندین مورد مسمومیت منجر به فوت یا بیماری شدید در اثر مصرف این گونه مواد خوراکی مشاهده شده است.

به نظر می رسد جامعه هدف این گروه تروریستی و حرکت سازمان یافته که در سراسر کشور فعال می باشد، در درجه اول کودکان و سپس جوانان می باشد و گمان می رود هدفی جز ایجاد ناامنی و رعب در جامعه را دنبال نمی کنند.

از همشریان سده ای (خمینی شهری) و سایر هموطنان خواهشمندیم این اخطار را کاملا جدی گرفته و این خبر را به اطلاع نزدیکان و بخصوص کودکان برسانند و این حرکت ضد بشری را خنثی کنند.

سالم پیروز و سربلند باشید.

 

شرکت واحد اتوبوسرانی سده (خمینی شهر ) ، چرا؟

جناب آقای شهرام، یکی از همشهریان گرامی عکس هایی برایمان ارسال کردند که داغ دلمان را تازه کرد.

عکس ها به اندازه کافی گویاست بنابراین فقط درباره آنچه در عکس ها دیده نمی شود صحبت می کنم.

چرا شرکت واحد اتوبوسرانی خمینی شهر دست به فرهنگ سازی نمی زند؟

چرا این شرکت، خودش با تبعیض قائل شدن بین اتوبوس های خطوط مختلف زمینه این چنین حرکاتی را فراهم می آورد؟

مگر نه اینست که بلیط کلیه خطوط یکسانست، پس چرا تفاوت سرویس های خطوط مختلف از زمین تا هواست؟

شهرام خان یکی به در زدند و یکی به تخته.

مردم شهرستان با فرهنگ سده ( خمینی شهر ) نیز نباید به عده کمی از افراد جاهل اجازه دهند که چنین صحنه هایی تکرار شود.

از این دوست گرامی بابت عکس ها بسیار مچکریم.

ادامه نوشته

امامزاده سید محمد سده-خمینی شهر

 بین دانشگاه صنعتی و انبار شرکت گاز (فلسفی) امامزاده ای وجود دارد که امامزاده سید محمد نامیده می شود. این امامزاده مکان فوق العاده جالبی می باشد چرا که از این مکان مذهبی استفاده های گوناگونی می شود. اما شهرت این مکان بیشتر به خاطر وجود امامزاده می باشد. این امامزاده نوه امام سجاد (ع) می باشد. امامزاده سید محمد سده (خمینی شهر) هر روزه زائران زیادی را پذیراست.

امامزاده سید محمد سده (خمینی شهر) شامل قسمت های زیر می باشد:

۱. حرم امامزاده

۲.حسینیه

۳.پارک جنگلیحرم امامزاده سید محمد سده- خمینی شهر

۴.قبرستان

۵. گلزار شهدا

۶.استراحتگاه بین راهی مسافران شامل رستوران سنتی-چایخانه-درمانگاه

 

۷.آثار باستانی

 

ادامه نوشته

دعوت به همکاری

با سلام خدمت همشهریان گرامی

 

وبلاگ سده با هدف شناساندن جاذبه های گردشگری و بیان مشکلات و معضلات جوانان این شهرستان توسط جمعی از جوانان وطن پرست سده تاسیس گردیده است.

این وبلاگ به هیچ گروه یا حزب سیاسی وابستگی ندارد و از طرف هیچ ارگان یا سازمانی حمایت مالی نمی شود و کلیه هزینه ها توسط خود افراد نویسنده تامین می گردد.

به عبارت دیگر کلیه نویسندگان این وبلاگ (به جز بنده حقیر) جزو افراد فرهیخته، هنر مند، با فرهنگ و با سواد سده می باشند که به صورت افتخاری و از سر عشق به وطن با این وبلاگ همکاری می نمایند.

بنابراین از کلیه دوستانی که مایل به همکاری با ما هستند دعوت می شود اینجا کلیک کنند.

به طور ویژه ازکلیه خبرنگاران همشهری جهت همکاری و تهیه گزارش از سده و تهیه مصاحبه با مشاهیر و بزرگان شهر دعوت به همکاری می کنیم.

افرادی برای نویسندگی و همکاری انتخاب می شوند که:

  1. عاشق نام و خاک شهرستان سده باشند.
  2. از دامن زدن به اختلافات محله ای پرهیز کنند.
  3. در هر هفته حداقل یک پست درخور نام سده داشته باشند.
با تشکر 

بیمارستان بزرگ خمینی شهر جزو آثار باستانی شد

تا هر وقت یادم می آید این بیمارستان! همین طوری بوده است. من اکنون ۲۵ سال دارم.پس دیگر نیازی به توضیح بیشتر نیست.

سوال ما:

آقای دکتر محمود ابطحی برای تکمیل این پروژه چه کردید؟

آقایون محترم در شورای شهر شما چه کردید؟

خدا را شکر شهردار پس از ماهها تعیین شد. سردار پو

بیمارستان ناکام

رکاظم شما در این رابطه چه برنامه ای دارید؟

 

شهرک علمی تحقیقاتی اصفهان (شیخ بهایی) نزدیکترین دور به سده – خمینی شهر

شاید بیش از 95 در صد مردم عزیز شهرستان خمینی شهر از وجود شهرک علمی تحقیقاتی اصفهان در شهرستان خمینی شهر بی اطلاع باشند و حتی اگر اطلاع داشته باشند از عملکرد و کارایی آن بی خبرند.

روسای قبلی دانشگاه صنعتی اصفهان با دست و دل بازی مثال زدنی خود بخشی از زمین های سده واقع در جنگل دانشگاه صنعتی را برای ساخت این شهرک اجاره 99 ساله دادند!؟

خواستم بگویم اگر مخترع هستید، اگر ایده نو دارید، اگر تیم کاری دارید، اگر به دنبال کسب و کار هستید و کسب و کار شما نوعی کار آفرینی است، شهرک مذکور بهترین محل برای حمایت مالی و معنوی از شماست.

دارا بودن مدرک دانشگاهی یک مزیت است اما کسانی بوده اند که حتی بدون داشتن دیپلم از امکانات پارک استفاده کرده اند.

اولین قدم مراجعه به شهرک واقع در دانشگاه صنعتی است.

خمینی شهر، شهر بی شهردار

هر بار که این بی لیاقتی های مسولین را می بینیم می گوییم بار دیگر رای نخواهیم داد. اما حیف.

حیف که انسان فراموشکار است. حیف که تا چهار سال دیگر این عهدمان را فراموش می کنیم.

اما همه امیدمان این است که خداوند همه چیز را حفظ می کند و او یگانه ناظر عادل است.

اعضای محترم شورای اسلامی شهرستان خمینی شهر، شهردار شهرستان سده کجاست؟

عدم تعیین شهردار پس از 9 ماه از شروع خدمت شما نشانه چیست؟

کدامین منافع مردم سده با این بلاتکلیفی برآورده می شود؟

کدامین منافع شما با تعیین شهردار از دستتان خارج می شود؟

پس آن همه وعده های رنگارنگتان کجا رفت؟

نکند روزی بیاید که شما نیز مانند شورای قبلی به فکر قلع و قمع زمین های سده باشید؟

نکند روزی بیاید که شورای جدید، همین شورایی که رای خود را مدیون مخالفت با شورای قبلی است، پای جای پای شورای قبلی بنهد؟

نکند متوجه شویم طرح یک پارک کوهستانی دیگر ملغی شده و زمین هایش بین اعضای شورا تقسیم شده است؟

آقایون محترم، اگر مردم ساکتند به این معنا نیست که نمی فهمند به این معناست که صبرشان زیاد است، به این معناست که نجیب اند، به این معناست که به شما اعتماد کرده اند.

اما صبر هم حدی دارد!

اکنون 9 (ماه) را در 400 هزار (نفر) ضرب کنید تا ببینید چند ماه به این مردم بدهکار هستید.

شهردار قبلی کم اختلاس نکرد.

شورای قبلی کم فساد نکرد.

اگر به دنبال نزاع و دعواهای حزبی و اختلاس بودیم همان شورای قبلی بهترین بود.

و اما سخن آخر این که مردم منتظر جواب شما هستند.

لطفا بگویید چرا سده پس از نه ماه هنوز بی شهردار است؟

مبادا سهل انگاری شما باعث شود که یک شهردار غریبه دیگر بر سده تحمیل شود.

مردم بیدارند و خدا بیدار ترین.

اگر از مردم نمی ترسید از خدا بترسید. 

سده بهترین شهر برای من

حضرت علی (ع) می فرماید:

 

هیچ شهری برای تو از شهر دیگر بهتر نیست، بهترین شهر ها آن است که پذیرای تو باشد.

در پاسخ پیامک های دوستان

 

هر که با پاکدلان صبح و مسایی دارد             دلش از پرتو اسرار صفایی دارد

 

امروز قرار نبود که من پستی داشته باشم اما به دلیل اینکه اکثر پیامک های دوستان همشهری پیرامون یکی دو مساله است تصمیم گرفتم این مسائل را توضیح دهم.

اما قبل از بیان هر مطلبی تمنا می کنم سوالات، پیشنهادات و انتقاداتتان را فقط از طریق پیامک مطرح کرده و از زنگ زدن خودداری کنید.

  1. در جواب دوستانی که از ارتباط وبلاگ ما با وبلاگ "مجمع دانشجویان خمینی شهری دانشگاه صنعتی سده" سوال می کنند باید عرض کنم همگی آنها از دوستان ما هستند و شایعه وجود هر گونه دشمنی را رد می کنم. البت با برخی از این دوستان اختلاف نظرهای عمیق و گسترده ای داریم که اینجا جای طرح آنها نیست. از آن جا که احساس کردیم برخی از این دوستان هدف اولیه را گم کرده و ره به بیراهه می پیمایند تصمیم گرفتیم که از ادامه همکاری با دوستان دست بکشیم. به هر حال در ابتدا هدف هر دو یکی بود....که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها.
  2. دائما پرسش می شود که وبلاگ  "دانشجویان ریاضی " را چه کسی و چگونه به روز می کند. در پاسخ فقط می گوییم ما اما نمی گوییم با چه زحمتی.
  3. درباره تبلیغ در وبلاگ هم هنوز تصمیمی نگرفته ایم اما همان طور که خدمت دوستان عرض کردم اگر هم قرار بر این کار شد فقط تبلیغات سده را انجام می دهیم.
  4. دوستانی درخواست موزیک و نرم افزار داشتند. با وجود این که وبلاگ هایی اینچنینی بسیار است اما سعی می کنیم نرم افزارها و موزیک های درخواستی را در اسرع وقت ارائه کنیم.

این وبلاگ قطعا خیلی بهتر از این خواهد شد. روزی را می بینیم که به لطف خدا و یاری شما این وبلاگ به سایت و آن هم بهترین سایت درباره سده تبدیل گردد.

در پایان از همه دوستانی که نظر می دهند و یا با پیامک های خود، ما را مورد لطف خود قرار می دهند بینهایت مچکریم. (فقط وقتی پیامک میدین ما را نزنین خواهشا !)

 

یا حق

کشاورزی و قدمت تمدن سده

مردمان دیار قهرمان پرور سده هزاران سال است که به تولید انواعی از بهترین محصولات کشاورزی می پردازند. برخی از میوه های این شهرستان جزو بهترین و با کیفیت ترین میوه های موجود ایران است.

از جمله این میوه ها می توان به گونجونی و سیبری اشاره کرد.

گونجونی میوه فوق العاده خوش مزه ای است که مادر شاه میوه یا همان گلابی به حساب می آید. شاه میوه خود انواعی دارد که مطمئن هستم هیچ فردی به جز یک سده ای نمی تواند آن ها را از هم تشخیص دهد و یا حتی نام ببرد. این گونه ها به شرح زیر می باشد

آلدارانی

کلا سرخی

قارا سرخی

جز قند

برمو

کفتر بچه

تولایی

روغن چراغی

لالا

جنگلی

دو رشه

بس

کرجی

تیموری

دارابی

------------

  سیب نیز انواعی دارد. چند نوع آن به شرح زیر است:

رد و گل

گلاب

سلطانی

یتیمه

پاییزه

عروس

بدل گلاب

-------------

هلو نیز چنین است:

زعفرانی

سفیده

انجیری

برخه

شبرنگ

بنابراین اگر سده ای نیستید در اولین مراجعه به این شهرستان سراغ گونجونی را بگیرید چرا که هرکس این میوه را نخورد نصف لذت میوه خوردن را از دست داده است!

البت اصفهانی های محترم که به حرف ما گوش نمی کنند و به سده آمدنشان نه از برای میوه که یا برای خرید خانه است یا گرفتن نذری های دو ماه عزا (دو ماه غذا)!

لغات و اصطلاحات سده کهن

کلماتی وجود دارند که اکنون کاربرد بسیار کمی در سده دارند اما جزو کلمات قدیمی این دیار هستند و به خودی خود غنای فرهنگی این شهر را هویدا می کنند.

تعدادی از این کلمات به شرح زیرند:

کلمه در سده قدیم

معنا در سده جدید

اورچینا

پلکان

کجی

دکمه

ارسی

کفش

گالش

کفش زنانه

گیوه

کفش مردانه

یل

کت

پاکش

شلوار

چارقد

روسری

چاچب

شال

دستک

حوض آب

مجمعه

سینی بزرگ

کتقچق

چوبی که برای شستن لباس به کار می رفته است

تاپو-تاچه

محل نگهداری گندم

تاپوچی

چیزی مانند گهواره

هون باه

کلمه انکار

مل

کنار

اوراقی

داس

دابولی

جعبه ای برای حمل بار

انگلی

انگشت

تنکه

شورت

تاس

ظرف آب حمام

اندشتی

تشک

کیله

پیمانه

تاره

ظرف ماست

کماجدان

قابلمه

جلنبلی

به هم ریخته و آشفته

اشتویی

عجله

آلنجه

نوعی قفل درب خانه که از داخل بسته می شود

کلون

نوعی قفل درب باغ که از داخل بسته می شود

گاله

محل نگهداری کود

گالوا

محل نگهداری کاه

زلو

فرش یا گلیم

مکینه

چاه آبی که دارای موتور خانه است

خرند

حیاط

چوری

جوجه

ولیمه

شام و ناهار عروسی

چوئه

نوعی ماده طبیعی برای شستشو-چیزی مثل پودر لباسشویی کنونی

نواقل

ماموران مالیات دولت

چلوندن

فشار دادن

پشت آوردن

پس دادن

ورجیگستن

پریدن

ورمالیدن

فرار کردن

واکندن

پارسنگ کردن

قیسی

میوه خشک شده

آردچی

آسیاب دستی

 

در قسمت های بعد با کلمات بیشتری آشنا خواهیم شد.

شما هم می توانید ما را یاری دهید.

وجه تسمیه سده


نظریه های متعددی در مورد نام سده وجود دارد. چند نظریه مهم به صورت زیر است:

*در سده سه دژ به نامهای کهندژ ، گاردمیر و دژیمیر وجود داشته است که در حال حاضر تنها خاطره ای از آنها باقی مانده است به این ترتیب که محله ای در خوزان به نام کهندژ نامیده می شود ، گاردر محله ای در ورنوسفادران می باشد و همچنین یک مادی به همین نام نیز وجود دارد که جوی گاردر نامیده می شود . گاردر می تواند تغییر گاردیمیژ باشد .بنابراین ریشه نام سده را در سه دژ می دانند.

** اتصال سه ده فروشان ، ورنوسفادران و خوزان (در ۳۰۰۰ سال قبل) و تشکیل سده نظریه دوم است.


***- برخی معتقدند این شهر محل برگزاری جشن باستانی سده (sade) بوده است . دلیل آن را نیز نزدیکی آتشگاه به این شهر می دانند .
سده یا سذگ جشن مخصوص آتش است که در روز صدم زمستان برگزار می شود .

ورنوسفادران

همشهری سلام

می خواهیم  کمی جزئی تر درباره محله های شهرمان صحبت کنیم.

از محله ورنوسفادران شروع می کنیم.

گفته می شود که نام این محله ترکیبی از ورنوس+فادران است ومعنای آن این است که اجداد مردم این محله از شهر ورنوس ایتالیا می باشند.

البت هنوز مدرکی دال بر این موضوع پیدا نکرده ام  اما شواهد این امر را تایید می کند.

به عنوان مثال شغل و حرفه اصلی و پر درآمد ترین کار مردم این محله امور مربوط به "سنگ" می باشد که در این امر در کل ایران زبانزد خاص و عام هستند، حال این را مقایسه کنید با صنعت سنگ ایتالیا که در جهان بی همتاست.

درآمد این سنگبری ها شکر خدا چنان خوب است که شهرهای اطراف (از جمله اصفهان) بر سر اخذ مالیات آن دعوا می کنند.

(قابل توجه کسانی که نمک سده را می خورند و نمکدان می شکنند.)

صداقت در گفتار و رک بودن از مهمترین ویژگی های مردم این دیار است.

این مردمان علاوه بر تکلم به زبان فارسی به زبان شیرین "ولاتی" هم صحبت می نمایند.

این زبان تقریبا یک زبان بین المللی می باشد که به مرور زمان با فارسی ترکیب شده است.

البت به علت کم توجهی اهالی علم و فرهنگ به این زبان تاریخی، ولاتی کم کم رنگ فراموشی به خود گرفته است به طوری که اکنون همه افراد این محله دیگر نمی توانند به این زبان تکلم کنند.

جای آن است که فرهنگ دوستان این دیار دستی بالا بزنند و مقدمات تالیف کتاب دستور زبان ولاتی را فراهم نمایند.

خود محله ورنوسفادران از زیر محله های متعددی تشکیل شده که پرداختن به آن را به متخصصان امر واگذار می کنیم.

از همشهریان ورنوسفادرانی دعوت می نماییم یک تاریخچه مستند از محله خود برایمان ارسال کنند تا همگان بیشتر با مردمان خونگرم این دیار آشنا شوند.

 

 

چشمه لادر

در لابه لای کوههای این شهر پر رمز و راز مناظر دیدنی زیادی وجود دارد که هر گردشگری را جذب خود می کند.

یکی از این منظره ها چشمه لادر می باشد.

چشمه لادر به مجموعه ای از چشمه ها گفته می شود که در دل کوههای مشرف بر کمر بندی غرب سده واقع گردیده اند. این چشمه ها با وجود اینکه دارای آب فراوان نمی باشند صحنه های جالبی را بوجود آورده اند به طوری که هر ساله تعداد زیادی گردشگر را از سرتاسر ایران جذب خود می کنند.

                      چشمه لادر

 از جمله ویژگی های دیگر این منطقه دارا بودن حیات وحش منحصر به فرد می باشد. گونه های متفاوتی از پرندگان و خزندگان همچنین بز کوهی از جمله این موارد می باشد.

شهرداری سده اخیرا دست به اقدامات جالبی زده است که باعث شده گردشگران بیشتری از این منطقه بازدید کنند و ضمنا از امکانات بهتری برخوردار باشند.

اما امید می رود این اقدامات به اینجا ختم نشود و بیش از پیش به این منطقه بها داده شود.

                                 چشمه لادر 

 

 

حضرت آيت الله حاج آقا عطاء الله اشرفي سده ای

حضرت آيت الله حاج آقا عطاء الله اشرفي در سال ۱۳۲۳ هجري قمري در يك خانواده روحاني در شهرستان سده چشم به جهان گشود. وي فرزند مرحوم حجت الاسلام و المسلمين ميرزا اسدالله فرزند مرحوم حجت الاسلام ميرزا محمد جعفر بود و جد اعلاي  ايشان از علماي بزرگ جبل عامل بود. وي تنها فرزند ذكوري بود كه از پدرشان به يادگار مانده بود و پس از دوران كودكي جهت تحصيل علوم ديني به شهر اصفهان رهسپار شد.

 تحصيلات:

شهيد آيت الله اشرفي از آغاز كودكي  براي تحصيل علوم ديني به حوزه علميه رفت و ابتدا در يكي از مدارس قديمي به نام مدرسه نوريه به تحصيل مشغول شد. و مدت ۱۰ سال به طور متوالي در حوزه علميه اصفهان اشتغال به تحصيل داشتند. سپس در سن ۲۲سالگي جهت ادامه تحصيل و طي مدارج عاليه علوم اسلامي رهسپار حوزه علميه قم شد.

ايشان جمعا مدت ۲۳ سال در حوزه علميه قم و ۱۲  سال در حوزه علميه اصفهان بود و در اين مدتي كه در اين دو حوزه علميه اشتغال داشت ضمن كسب علم و دانش و نيل به درجات عاليه اجتهاد، مورد توجه خاص اساتيد بزرگ و علما بود و مرحوم آيت الله بروجردي و مرحوم آيت الله حاج سيد محمدتقي خوانساري به ايشان عنايت خاصي داشتند. بطوريكه هر وقت به اصفهان مي رفت و سپس به قم مراجعت مي كرد اين دو بزرگوار و همچنين ديگر علما از ايشان ديدن مي كردند.

 خدمات آن شهيد بزرگوار:

      ۱- تاسيس حوزه علميه امام خميني در کرمانشاه و اداره اين حوزه با بيش از ۶۰ نفر از طلاب.

      ۲- بازسازي مدرسه مرحوم آيت الله بروجردي.

     ۳-توسعه كتابخانه مدرسه مرحوم آيت الله بروجردي كه قريب دو هزارجلد به كتابهاي آن اضافه نمودند.

      ۴-تاسيس حوزه علميه برای خواهران، كه پس از شهادت ايشان به نام حوزه علميه شهيد محراب نامگذاري شد.

     ۵-ايجاد وحدت كامل بين روحانيت شيعه و سني كه از بزرگترين خدمات آن شهيد است كه در طول تصدي مسئوليت به عنوان امام جمعه در اين رابطه سمينارهاي متعددي در شهرهاي مختلف به ويژه با حضور برادران اهل سنت تشكيل داد كه اثرات بسيار مطلوبي داشته است.

      ۶-بازسازي مسجد جامع کرمانشاه كه از بركت نماز جمعه اين مسجد بازسازي كامل شده است.

     ۷-بازنمودن شماره حسابهاي متعدد به نام مهاجرين جنگي و جبهه جنگ و بازسازي مناطق جنگي و همچنين كمك به سيل زدگان خوزستان و زلزله كرمان و طبس كه تمام وجوه اين شماره حسابها جمع آوري و براي نجات برادران و خواهران آسيب ديده و برادران رزمنده صرف شده است.

 نقش شهيد در دوران دفاع مقدس:

با آغاز جنگ تحميلي و بسيج همه جانبه مردم و قواي مسلح براي حضور در جبهه و پشتيباني جبهه هاي جنگ، آيت الله اشرفي نيز با مهم توصيف كردن مسئله جنگ، در مدت ۲۵ ماه در تمام خطبه هاي نماز جمعه و مصاحبه ها و پيام هاي خود به حضور مردم در جبهه ها تأكيد مي ورزيدند.

شهيد محراب، دائماً با حضور در جبهه ها به ديدار رزمندگان مي شتافت و مقيد بود كه براي آنان سخنراني كند. و با يكايك رزمندگان به گفتگو مي نشست و مي فرمود: "وقتي به جبهه  مي روم تا مدتي روحيه ام قوي مي شود."

علي رغم كهولت سن مسافت هاي طولاني و راه هاي صعب العبور را به عشق ديدار دلاور مردان  جبهه توحيد، با وسايل نقليه نظامي در شرايط دشوار مي پيمود. بارها در جبهه هاي ايلام، قصر شيرين و پادگان ابوذر، گيلان غرب، نوسود، بستان، آبادان، خرمشهر، سومار حضور يافت و با سخنراني هاي دلنشين، به سپاهان اسلام روحيه بخشيد. پس از آزادي قصر شيرين به آن شهر سفر كرد و با خواندن دو ركعت نماز شكر در مسجد اين شهر،‌ سپاسگزاري خود را به درگاه خداوند به جاي آورد.

 

وجود آن روحاني جليل القدر در مناطق عملياتي سبب دلگرمي رزمندگان و باعث شور و شوق بسيار در آنها مي گرديد. يك بار پس از عزيمت به منطقه جنوب، عازم شهر آزاد شده بستان گرديد و زير بمباران وحشيانه دشمن وارد شهر شد و از آنجا عازم آبادان شد. هنگام آغاز عمليات فتح المبين در دوم فروردين ۱۳۶۱، در قرارگاه حضور يافت و پيشنهاد كرد عمليات به نام حضرت زهرا سلام الله عليها نامگذاري شود.

در دومين سفر خود به خوزستان پس از آزادي خرمشهر، عازم اهواز شد و مردم اين شهر نماز شكر را به امامت ايشان به جاي آوردند. بعد از ظهر همان روز علي رغم مخالفت فرماندهان، وي و امام جمعه اهواز عازم منطقه خرمشهر شدند و پس از ورود به شهر، در مسجد جامع در جمع رزمندگان حضور يافتند و فرمودند:

"امروز يكي از روزهاي مهم اسلامي و يوم الله است و از جمله آرزوهاي من فتح خرمشهر بود كه بحمدالله من زنده ماندم و اين روز را ديدم."

در شب جمعه هشتم مهر ۱۳۶۱ در منطقه غرب، عمليات مسلم بن عقيل با حضور شهيد و تني چند از مقامات كشوري و لشكري آغاز شد. ايشان در آن شب حال عجيبي داشت و يك لحظه آرام نداشت و تا صبح به دعا و مناجات مشغول بود و لحظه اي هم به استراحت نپرداخت. نزديكي هاي صبح بود كه يك عدد گلوله توپ در نزديكي چادر ايشان منفجر شد. فرماندهان جهت ترك آن محل اصرار كردند،‌اما ايشان نپذيرفت و فرمود:
"من از اين محل نمي روم و آماده هر گونه مسئله اي هستم، زيرا خون من رنگين تر و جان من عزيزتر از اين عزيزان رزمنده نيست. من بايد تا پايان عمليات اينجا باشم." سرانجام شهيد محلاتي، عبا و عمامه ايشان را برداشت و بر سر و دوش ايشان گذاشت و عصا را به دستش داده و او را عازم كرمانشاه كرد.

در پشت جبهه هم فعاليت هاي چشگيري داشت كه از جمله آنها افتتاح حسابي در بانك براي جمع آوري كمك هاي نقدي به جبهه ها بود. حساب ديگري نيز جهت كمك به مهاجران جنگ افتتاح كردند. حساب ديگري نيز جهت بازسازي منطقه گيلان غرب كه به استان كرمانشاه محول شده بود، اختصاص دادند.

شهيد به مسئله وحدت بين شيعه و سني اهميتي فوق العاده مي داد و اقدامات ايشان در اين زمينه بسيار مؤثر واقع مي شد.

 شهادت آن شهيد بزرگوار:

ايشان پس از ۸۰ سال زندگي پرافتخار خود و خدمت به اسلام و قرآن توسط يكي از مزدوران امريكا و منافقين كوردل در ساعت ۱۲:۱۵ ظهر ۲۳ مهرماه ۱۳۶۱ در سنگر نماز جمعه مسجد جامع و در محراب نماز به افتخار شهادت نائل آمد و طومار زندگي پرافتخارش نه تنها بسته نشد بلكه ورقي ديگر خورد و نامی ماندگار به لیست بزرگان شهرستان سده افزود.روحش شاد و نامش جاويدان باد.

افتتاح وب خمینی شهر، اولین وب جامع درباره سده

ما یاد گرفتیم که پاینده بمانیم

در تاب و تب عشق فروزنده بمانیم

در شعر و قلم، خسته و شوریده چنان شمع

در غم خوری مردم خود، زنده بمانیم


دوستان سلام


جمعی از جوانان سده گرد هم آمدیم تا برای یک لحظه هم که شده سده را فریاد بزنیم

گاهی بخندیم و گاهی بگرییم

آمدیم تا بگوییم سده هست

ما هم هستیم

سده همچنان سرافراز خواهد ماند

همراهی شما دلگرمی ماست

واژه ای هست کزو مست و رها جان منست

لاله زاری که همان مظهر ایمان منست

آن که چشمان جهان خیره به اسرارش شد

دل من، جان من و کشور ایران منست

زنده باد خمینی شهر ( سده )

زنده باد خلیج فارس

زنده باد ایران