كمي تامل لازم است تا بتواني در فرصت مناسب بازنشسته فاميلت را كه به اميد وعده هاي وزارت رفاه مدام شبكه هاي خبري را مرور ميكند تنها پيداكني و ازخاطرات پنجاه سال پيش سئوال كني.ولي دل به دريا زده با مقدمه چيني از آداب و رسوم ماه مبارك رمضان سوال مي كني و پيرمرد را سوار بر امواج خاطرات به گذشته اش ميبري.

"مي گويد تابستانها روزه گرفتن مشكل بود. وسايل رفاهي نيز نبود كه در

سايه آن روزگارسپري كنيم عصرها پيرمرد يخ فروش گاري خود را در كوچه ها به حركت در مي آورد و صدا ميزد /يخ دارم يخ/مردم هم اندازه افطار و سحرخود يخ ميخريدند.افطار و سحر اغلب دور هم جمع بودند و كنار همديگر مختصر غذاي خود را مي خوردند."

اين جمله را كه ميگويد به فكر فرو ميروم ماهم خيلي!! تلاش ميكنيم  با ارسال پيامكي ماه رمضان را بهم تبريك بگوييم.