تقديم به دانش آموزان امروز،آينده سازان فردا

 

مهرماه كه مي امد حال وهواي عجيبي داشتيم.حس عجيبي سراسر وجودمان را مي گرفت.دنبال پاكن،مدادتراش وكيف ودفتر بوديم.

روز اول خدا خدا ميكرديم معلممان خوب باشد،سر نيمكت اول هميشه دعوا داشتيم،زنگ مدرسه كه به صدا در مي آمد تا خانه مي دويديم،مشقهايمان را با عجله مينوشتيم ،قهر مي كرديم ولي زنگ دوم نشده آشتي ميكرديم،خوراكيهايمان را با هم تقسيم ميكرديم،هميشه بند كفشمان مانند بند دلمان باز بودوخلاصه ...............................

دوست داريم به آن روزها برگرديم ولي زمان مهلت نميدهد بايد به فكر آينده نونهالانمان باشيم .