حوزه : درابتداى فرمايشات شمااشاره اى به اهميت حوزه قديم اصفهان شد, خوب است دراين زمينه توضيحات بيشترى داشته باشيد.

استاد: حوزه هاى طلبگى قديم تنها به فقه واصول خلاصه نمى شد. بلكه در كناراين دو علومى ديگراز قبيل تفسير,اخلاق , طب , رياضيات , نجوم ,و فلسفه در آن رايج و تدريس مى شد. حوزه اصفهان اساتيد. فريد و همه فن حريفى داشت كه به خوبى از عهده تدريس اين علوم در كنار فقه واصول برمى آمدند.اساتيدى كه هم مجتهد بودند و هم دراين علوم صاحب نظر بعضى از آنها مانند مرحوم آخوندكاشى 5 , جهانگيرخان قشقائى 6 , مرحوم ارباب 7 , مرحوم حاج ميرزاعلى آقاشيرازى 8 , مرحوم سيدمحمدباقردرچه اى 9 , مرحوم شيخ محمدخراسانى و مرحوم مدرس جزء نوادر و سرآمد اقران خود بودند.

حوزه : حضرت عالى غيراز فقه واصول چه تحصيلاتى داشته ايد؟

استاد: مقدارى از علوم معمول در آن زمان را خواندم . مثلا مقدارى از معقول را خدمت مرحوم آقاشيخ محمودمفيد خواندم .ايشان هدايه ميبدى را در مسجد دارلشفاء بازار مسگرهاى اصفهان تدريس مى فرمودند.

استاد بزرگ معقول مرحوم آقاشيخ محمدخراسانى در مدرسه صدر حجره اى داشتند در همانجا براى عده اى شرح منظومه مى فرمودند. من كه دراين درس نيز شركت مى كردم , تمام مطالب ايشان را مى نوشتم . كه بعد بعضى از دوستان و همچنين بعضى از خانمها كه به اينگونه بحثهااشتغال و علاقه اى داشتند,اين نوشته ها را مى گرفتند واستنساخ واستفاده مى كردند. خدمت حاج ميرزاعلى آقاشيرازى كه بسيار مرد پاك و مهذبى بودند درس تفسير و نهج البلاغه مى رفتم . تفسير و نهج البلاغه ايشان واقعا كم نظير بود. و براى كسانيكه نبودند تصورش مشكل است . نجوم و تقويم عربى را خدمت حاج شيخ محمدرضارهنانى خواندم .

رياضيات را خدمت مرحوم ارباب - رضوان الله عليه - خواندم . حاج آقارحيم ارباب فقيه صاحب نظر و بسيار مرد جليلى بود كد در عين جامعيت ,اخلاق و رفتار بى نظيرى داشت .اين مرد متواضع درس شرح لمعه اى مى گفت كه پدر جد درس خارج بود.

حوزه : به چه انگيزه اى استاد در كنار فرا گرفتن فقه واصول به تحصيل اين علوم پرداختند؟

استاد: فراگرفتن تفسير و نهج البلاغه كه براى هر طلبه اى ضرورت دارد. چون از آشنائى با قرآن و نهج البلاغه انسان جهت كار خودش را مى يابد و مى فهمد كه در طلبگى بايد به چه سمت وسوئى حركت كند. به عبارت ديگر, انسان با عوالم ناپيدائى آشنا مى شود كه رمز موفقيت دو در آن خوابيده است . خواندن معقول هم كه لازم است . زيرا علاوه بر مطلوبيت ذاتى خود علم . و تجهيزانسان در حفظ و حراست از دين , خواندن معقول به عقل انسان چنان قوتى مى بخشد كه از آن در جاى ديگر مثل فقه واصول به خوبى مى توان استفاده كرد و نتيجه گرفت .

رياضيات و نجوم هم كه علم است و مطلوبيت دارد. علاوه براين ,از رياضيات در كتاب ارث واز نجوم در بحث قبله به خوبى مى توان استفاده كرد.

حوزه : در زمينه فراگيرى اين علوم چه توصيه اى براى طلبه ها داريد؟

استاد: دوستان ما خود بهتر مى دانند كه براى حراست و ترويج از دين , تنها به فقه واصول نمى توان اكتفاء كرد. و تسلط در علومى از قبيل تفسير نهج البلاغه , تاريخ اسلام و حكمت لازم است .اساتيد حوزه ها هم بايد در تقويت اين جهات بكوشند. و زمينه را به گونه اى فراهم سازند كه طلبه از هر جهت آماده و مطابق با نياز زمان تربيت شود.

حوزه : فرموديد بعضى از خانمها ياداشتهاى درس شرح منظومه شما را گرفته واستفاده مى كردند. در آن زمان خانمهائى بودند كه در حوزه معقول بخوانند.

استاد: بله بودند خانمهايى كه درس مى خواندند. فقه ,اصول و فلسفه , از جمله شاگردان مرحومه حاجيه خانم امين كه درس و بحث داشتند.

حوزه : درس خواندن خانمها مورداعتراض بعضى از آقايان نبود.

استاد: نه خير, بلكه خانمها توقع بيشترى داشتند, و مى خواستند كه حوزه به آنها بيشتر توجه كند, وامكانات بهترى جهت تحصيل آنها فراهم سازد.

حوزه : خوب است استاد خاطره اى از دوران طلبگى خود برايمان بازگو كنند.

استاد:اگر بشود خاطره گفت . آنوقت كه من تصميم گرفتم براى ادامه تحصيل ازاصفهان به قم بيايم . هيچ پولى نداشتم . به همين علت يك سال نمازاستيجارى به مبلغ پنج تومان قبول كردم واين پنج تومان را خرج سفر كرده و به قم آمدم . و مدتى در مدرسه رضويه و حجره هاى نمناك مدرسه خان و مدتى در فيضيه بسر بردم و با شهريه مختصرى كه داده مى شد بقناعت مى گذراندم واز بركت آنها كتابهاى ضرورى را هم تهيه مى كردم .

حوزه : در چه سالى به قم تشريف آورديد؟

استاد: سالش را دقيق به خاطر ندارم . قم كه آمدم در مرحوم آيت الله حائرى مى رفتم .البته دراين درس , جزء طبقه دوم و سوم از شاگردان بودم . چون در درس ايشان مرحوز آقاى حجت , مرحوم سيدمحمدتقى خوانسارى وازاين قبيل شركت مى كردند. مرحوم حجت بعداز درس آيت الله حائرى براى ما درس داشتند. بعدها هم كه آيت الله بروجردى تشريف آوردند درس ايشان مى رفتم .

حوزه :اگر مقدارى از خصوصيات اخلاقى و باطنى اساتيداخلاقى و باطنى اساتيد خود را برايمان بازگو كنيد, متشكر مى شويم .

استاد: غيراز جامعيت علمى سه خصوصيت دراكثراساتيدما چشمگير بود.

يك مرتبه عالى از تقوا. دو, حسن كامل اخلاق . سه , تواضع و فروتنى . معمولااساتيد ما دقت كامل داشتند كه حتى مكروهات راانجام ندهند و در برخورد با شاگردان خود چنان تواضعى داشتند كه ما براستى خجالت مى كشيديم . يادم نمى رود گاهى كه من از قم به اصفهان مى رفتم , و به خدمت استاد بزرگ مرحوم ارباب مى رسيدم ,ايشان مى فرمودند: فلانى بيا تا اين مطلب را با هم حل كنيم .اين نبود مگراز نهايت تواضع ايشان . يا مرحوم حاج ميرزا على آقاى شيرازى , كه مرحوم مطهرى هم خدمت ايشان نهج البلاغه را خواندنداين مرد واقعا تدريس مى كرد. تفسير و نهج البلاغه اش هم كه معركه بود. در عين حال به جهت اهميتى كه به موعظه و ذكر مصيبت مى داد. منبر هفتگى داشت . و منبر مى رفت چه منبر پر سودى هنگامى كه موعظه مى كرد معمولا قطرات اشك در چهره اش نمايان بود آنچه مى گفت از دل بر مى خاست و بر دل مى نشست .

بد نيست اين مطلب را هم بگويم كه بزرگان مااز دنيا به حداقل از ضروريات اكتفاء داشتند. وقتى كه مرحوم آيت الله حائرى مى خواستند براى افرادى مانند سيد محمدتقى خوانسارى , سيداحمد خوانسارى و آقاى اراكى شهريه اى تعيين كنند به خدمتكار خود گفته بودند, مقدارى پول خدمت آنها ببرد براى هر كدام مقدارى را كه از آن پول برداشته بودند به عنوان شهريه تعيين واز آن به بعد روى اين ميزان كه نياز آنها را تعيين مى كرد برايشان شهريه مى فرستادند.

حوزه :حضرت عالى از چه زمانى تدريس را شروع كرديد؟

استاد: زمانش را كه به صورت دقيق يادم نيست چون در نظام طلبگى تدريس و تحصيل با هم مقارن است و به طور معمول درسهاى پائين توسط مشغولين به دريهاى بالاتر تدريس مى شود من هم اغلب اينطور عمل مى كرديم اما درسهاى عمومى من كه جنبه يك درس عمومى در حوزه را داشته است عبارت است از چندين دوره مطول , مغنى , رسائل , مكاسب , كفايه .

حوزه : چه خاطره اى از شاگردان خود داريد.

استاد: بله آقايان حاج شيخ اسماعيل ملايرى , حاج سيدمحمدحسين طهرانى , يوسف صانعى , موسى صدر, شيخ محمدرضا صلواتى , محمدى گيلانى , صادق خلخالى , حسين مظاهرى , مهودى كنى ,اخوى ايشان آقاى باقرى , آقاى ستوده و همچنين مرحوم آقا مصطفى خمينى (رضوان الله تعالى عليه )از جمله كسانى بودند كه به درس و مقيد بودند. جديت و علاقه فراوانى نسبت به درس داشتند. گاهى بعضى از شاگردان در درس مى گفتند.

كفاف كى دهداين باده ها به مستى ها.

منظورايشان اين بود كه بيشتر بخوانيم . عموما نظر و شائبه هم جز رضاى خدا نبود.

حوزه : شما كه بعضى از تابستانها را درس مى گفتند نظرتان راجع به تعطيلات حوزه چيست ؟

استاد: من نمى دانم , آقايان در تعطيلات چه مى كنند.اگر تبليغ مى روند تااحكام خدا را به گوشه و كنار برسانند خوب است . رسالت طلبه ابلاغ دين خداست . آن وقت چنين بود كه كسانيكه به تبليغ نمى رفتند. مى ماندند واشتغال به تحصيل داشتنداز قديم بحثى بود كه مقدار تعطيلى ها بايد كاهش يابد. به نظر من ميزان اين است كه ببينيم عمر براى چه صرف مى شود.اگر آنچه براى او صرف مى شود گرانمايه است اشكالى ندارد. بايد مواظب گذشت زمان و گذر عمر بود, چه در تحصيل و چه در تعطيل فرقى نمى كند .

حوزه : معروف است كه شما در زمينه ادبيات فرد ممتازى بوديد. نظرتان را پيرامون مقدارادبياتى كه يك طلبه بايد بداند بفرمائيد.

استاد:اين مطلب را بايد توجه داشت كه ذوقها فرق مى كند. بعضى نسبت به ادبيات علاقه بيشترى دارند و بعض ديگر نه . نمى شود تحميل كرد كه همه بايد درادبيات چه بشوندالبته نبايد غافل بود كه ادبيات مهمترين ابزار كار طلبه است . چرا كه كليد فهم حقايق قرآن و روايات معصومين ( ع )ادبيات است . به اين اندازه همه بايد مسلط باشند در همين درس نهج البلاغه اى كه آيت الله منتظرى مى فرمايند, نقش ادبيات خوب در فهم حقايق به وضوح روشن است .

حوزه : نسبت به امام خمينى (مدظله )اگر خاطره اى داريد بفرمائيد.

استاد: به احترام نام ايشان بايد بلند شد.استادى اشجع و داراى تمام صفات كمال بوده و هستند.از خدمت ايشان استفاده هاى بسيار بردم همت والاى ايشان همواره در جهت تقويت و ترويج دين بوده است , و هيچ شائبه ديگرى در وجودشان نيست . در همين رابطه خاطره اى هست . زمانى عده اى از درآويش آمده بودند و بعضى از حجره هاى مدرسه فيضيه را به قصداقامت تصرف كرده بودند. بيرون راندن آنها به اشكالاتى روبرو شده بودامام (مدظله ) دراين قضايا حريف بودند بعداز مشاجره سيلى محكمى به گوش يكى از آنها زده و همين مقدمه بيرون راندن آنها شد و آنها رااز مدرسه بيرون كردن امروز هم كه سيلى محكمترى به گوش آمريكا و ديگرابرقدرتها نواخته اند.اين هم هدر جهت حفظ و حراست از دين است عرض كردم كه ايشان درامر حفظ دين اشجع از همه هستند نسبت به وجود ايشان قدردانى كامل نمى شود.ايشان داراى مقامات ناشناخته اى هستند. مقام قوت قلب ايشان را ببينيد توصيف ناپذيراست .

دعا براى سلامتى و موفقيت وجودايشان از واجبات است بعداز هر نماز بايد به وجودايشان دعا كرد چه شعار خوبى بر سر زبانهاست كه خدايا خدايا تاانقلاب مهدى خمينى را نگه دار.

حوزه : شما كه بحمدالله موفق بوده ايد كه از زندگى و معيشت ساده اى برخوردار باشيد خوب است كه مقدارى دراين زمينه برايمان صحبت كنيد.

استاد: خلوص نيت و جلب نظر خداوند متعال اسباب كار طلبه هست اينها با معيشت ساده بهتر بدست مى آيد. تجربه هم نشان داده است كه در زندگى ساده انسان فراغت بيشترى براى كمال مى يابداكثر بزرگان مااز اين طريق به جائى رسيده اند. مرحوم جرقويه اى استاد بزرگ ما كه داراى مراتب و كمالات خوبى و عادات بالايى بود.از نظر زندگى مادى بسيار در فشار و تنگدست مى زيست . و من خودم چند مرتبه كتابهائى كه بتدريج تهيه كرده بودم جهت مخارج زندگى فروختم و حدود بيست سال در خانه استيجارى بودم و در عين حال شاكر و خشنود بودم .

حوزه : رمز موفقيت طلبه را در چه مى دانيد.

استاد:اگر سعى و كوشش فراوان مقرون به نظر خالص و همراه تقوا و تهجد كامل باشد. شخص موفق مى شود. دراحوالات بزرگان سلف كه مطالعه مى كنيم مى بينيم كه عنصر تقوا و تهجد به كار و كوشش آنها جان داده و زحمتشان را بثمر نشانده است كم كارى و تنبلى آفت انسان و نداشتن خلوص و تقوا آفت كارانسان است .

العلم نور يغذفه الله فى قلب من يشاا بايد جهات شخصى و اجتماعى را رسيد و درست كرد تا قلبى صاف و روشن يافت آنگاه خداوند متعال در آن قذف علم مى كند و گرنه تنهااز كثرت درس و بحث چيزى به دست نمى آيد.

البته ازاين مسئله هم نبايد غافل بود كه درس را بايد خوب خواند. واز هيچ جا با مسامحه نگذشت آنوقت كه مااصفهان بوديم . قبل از هر درسى آن را مباحثه مى كرديم تنها نكات مبهم آن در درس استاد برايمان روشن مى شد. بعداز درس هم جهت تقويت واستقرار آن در ذهن كار مى شد خلاصه بايد به كنه مطلب رسيد واز درس بدون مباحثه هم به شدت پرهيز كرد.

حوزه : نظرتان را در جهت تقويت جبهه و رزمندگان اسلام بفرمائيد.

استاد:امام (مدظله ) دراين زمينه جائى براى حرف باقى نگذاشته اند هر چه لازم بوده است ايشان فرمودند. وقتى ايشان مى فرمايند جنگ در راس همه اموراست و يا تقويت جبهه ها كفائى است خوب هر كس بايد به ميزان و نوع امكانات خود دراين جهت بكوشد.اميدوارم كه خداوند متعال رزمندگان اسلام را تاييد و با دست پرتوان آنها هر چه زودتر ريشه صدام و حزب بعث رااز ميان بر كند.

حوزه : در پايان ضمن تشكر فراوان از حضور شما كه به ما فرصت داديد. از خدمت شما بهره مند شويم اگر صحبتى داريد بفرمائيد.

استاد: خداوند عالم مويد بدارد شما را و موفق باشيد در خدمت به دين و موفق باشيد. دراين رويه اى كه در خدمت به حوزه ها و طلبه ها پيش گرفته ايد خداوند به تمام ما حسن عاقبت عنايت فرمايد.

همائى منتشر شده است اخذ گرديده است .