از واقعه کربلا هزار و سيصد واندي ميگذرد و در اين مدت هميشه در زندگي مردم ايران طنين داشته است.طنين اين واقعه را با وضوح بيشتر مي توان در "هنر زنده" مشاهده کرد.اگر عبادت را در نظر بگيريم خواهيم ديد بعضي مراسم و شعائر خاص ، با شکل موجود ، بيشتر از واقعه ي کربلا ملهم شده اند، براي مثال قضيه ي نذر،بخش مهمي از زندگي مردم اهالي سده را تشکيل مي دهد. اما هنر زنده اي که اشاره شد را ميتوان به شکل کامل و سنتي در هنر تعزيه مشاهده کرد. تعزيه و شبيه خواني در ايران و اروپا (vagon teater) سابقه ي زيادي دارد اما تعزيه خواني و شبيه خواني اين طور که در نظر ماست از دوره ي ديالمه شروع شد و در دوره صفوي به اوج خود رسيد و در اويل دوره ي قاجاريه  تعزيه پيشرفت قابل ملاحضه اي کرد اما در دوره ي ناصرالدين شاه شبيه خواني از مسير اصلي خود منحرف شده و اصالت اصلي خود را از دست داد. ولي در سده تاثير چنداني نداشت و حتي ميتوان تاثيرات آن را در حد صفر خواند. بازيگران نمايش تعزيه در سده حدود دويست و پنجاه نفر هستند که به چندين گروه بيست و پنج نفري تقسيم مي شوند و هر گروه زير نظر يک مربي در طول سال تعليم مي بينند. بين مربييان يک نفر به عنوان شبيه گردون (کارگردان) خوانده مي شود. که بر تمام کارها نظارت دارد.هر گروه شب هاي جمعه در خانه يک نفر جمع شده و به تمرين مي پردازند. البته در وقايع مختلف مثل همه شهادت ها  نيز برنامه هاي اجرا مي شود که همه تمريني است براي برنامه اصلي خود که در ايام محرم است. اين بازيگران و هنرمندان در سده يک نوع تجربه و حرفه خاصي را در اجرا برنامه هاي مذهبي دارند که در کمتر جاي ايران مي توان مشاهده کرد.به عبارت ديگر بازيگر سدهي کارش اکادميک و سازمان يافته است.نکته ديگر تمرين متداوم در طول سال و توجيه کردن بازيگران است که همين حرکت را در مقياس کوچکتر ميتوان در کارگردان هاي تاتر که فقط براي بازيگر خود انجام ميدهند ديد. علاوه بر تعزيه ها در ايام محرم تعزيه هاي به طور پراکنده در طول سال  مثل تعزيه ي ورود اسرا به مدينه ، تعزيه ي مسموم شدن اما حسن در روز 28 صفر ، تعزيه ي مسموم شدن اما رضا (ع) اجرا ميشود . اين تعزيه ها بر خلاف ديگر تعزيه هاي ياد شده يک جا و در يک محل نمايش داده مي شود.""ادامه دارد""