هر كجاباشم سده مال منست

مهم نيست كجاي اين كره خاكي باشي، در شمال كشور طبيعت زيبا را تجربه كني يا در جنوب كشور مدام ازشرجي گله كني يا در پايتخت ايران به روزمرگي گرفتار شده باشي.

مهم نيست چه كاره اي. در دهلي ،لندن،كرمان يا همدان درس مي خواني يا در عسلويه در زير آفتاب داغ كارميكني.

مهم نيست مدير موفق فلان وزرات خانه ،سازمان وشركت باشي.

مهم نيست شعر وكتابهايت را همه بخوانند و آفرين بگويند.

مهم نيست براي بيمارانت يكماهه نوبت دهي.

مهم است

مهم است

مهم است

مهم است دركنارهمه اينها دلسوزشهرت باشي،پيشرفت شهرت برايت مهم باشد ،به ميراث كهنت افتخار كني و آنهارا فراموش نكني و به مردم شهرت عشق بورزي

بايد به شهرت افتخاركني تا مردم شهرت به تو افتخار كنند

به کجا چنین شتابان

نميدانم از کجا شروع کنم و نميدانم از کجا شروع شد شايد از آن روزي که دانشگاه صنعتي خميني شهر را دانشگاه صنعتي اصفهان ناميدند شروع شد يا شايد از ان روزي که آتشگاه خميني شهر را اتشگاه اصفهان يا شايد از آن روزي که اشرفي خميني شهري شد اشرفي اصفهاني خيلي مهم نيشت که از کجا شروع شد مهم اين است که کي ميخواهد تمام شود حتما تا حالا همه منظور من را فهميده ايد دزديدن مشاهير ،ميراث،آثار،نامهاو...هر چه در سده است به نام خودشان. براي ما جوانان سده (خميني شهر)خيلي مهمه که چرا استاني مثل اصفهان يا بهتره بگيم شهري مثل اصفهان بايد دست به دستبرد اموال يک شهرستان بزنه حتما تا حالا شما همشهريان هم به اين مسائل فکر کردين ولي چه فايده که هيچ يک از ما و شما با اين پيشرفت روز افزون دزدي حتي يک نامه خشک و خالي هم به يکي از ارگان ها يا مسئولين نفرستاديم گرچه اگر هم ميفرستاديم ..
خوب رفقا براي جلوگيري از آماج حملات مخالفين اين پست و مخالفين سده چند مثال را لازم ميدانيم:
آيت الله اشرفي خميني شهر:پس از تحريف:آيت الله اشرفي اصفهاني
دانشگاه صنعتي خميني شهر:پس از تحريف:دانشگاه صنعتي اصفهان
آتشگاه خميني شهر :پس از تحريف:آتشگاه اصفهان

سروش خمینی شهری :پس از تحریف : سروش اصفهانی

نعیم خمینی شهری:پس از تحریف : نعیم اصفهانی

منارجنبان خميني شهر:پس از تحريف:منارجنبان اصفهان
شهرک صنعتي خميني شهر (محمود آباد):پس از تحريف"شهرک صنعتي اصفهان
آيت الله فيض الاسلام خميني شهري:پس از تحريف:آيت الله فيض الاسلام کاشاني
در مورد اخرين مثال هم من اولين بار اين مسئله را در قسمت نظرات وبسايت خودمان متوجه شدم که يکي از عزيزان متذکر شده بودند که پس از تحقيقات و چند سرچ گوگل متوجه شدم بله موضوع خيلي جديه و کاشاني ها هم دست به کار شدند و به قول يکي از همشهريان بعد از هر اسمي يه کاشاني ميگذارند و اهل کاشانش ميکننالبته ما ديگه به اين سرقت ها اهميتي نميديم و طبق شعارمان تمدن کهن سده را احيا ميکنيم اگر شما عزيزان هم از اين همه ظلم و ستم به شهرتان سده دلگير شديد کافيه شما هم نويسنده بشويد و مشکلات شهرتان را در اين وب سايت بيان کنيد
با تشکر يا علي مدد

درگاههای جدید سده

مژده                                                                                                                   مژده

درگاه های جدیدی برای وب سایت شهرستان سده ( خمینی شهر ) افتتاح گردید:

 

www.sede.ir

 

www.sedezh.com

زندگينامه ميرزامحمد علي سروش اصفهاني

  
ميرزا محمد علي متخلص به سروش در سال 1228 ه‍.ق در سده متولد شد. از جواني كسب كمال و معرفت كرد و استعداد فطري خود را به سرودن اشعار بروز داد.   
مدتي در قم و كاشان به سر برد و از همان آغاز شاعري را مايه كسب و معيشت خود قرار داد.   
سروش هم زماني با جلوس ناصر الدين شاه از تبريز به تهران رفت و با لقب شمس الشعرا شاعر رسمي دربار شد  تا به سال 1285 ه‍.ق در تهران در گذشت و در قم مدفون گشت.   
از جمله آثار او: شمس المناقب: در ستايش پيامبر و ائمه اطهار.   
روضة النوار: ذكر فاجعه كربلا و ... است.از آثار ديگر او ميتوان به ساقي نامه ،الهي نامه ،ارديبهشت نامه  اشاره كرد   
او به روش انوري، فرخي و معزي شعر مي سرود. 

مسجد جامع خوزان

مسجد جامع خوزان،مسجدي است چهار ايوانه،درمحله اي به همين نام (خوزان)در قرن هشتم هجري بر روي آثار دوره سلجوقي در زمان ايلخانان مغول بنا گرديده است . در دوره صفوي (1086ه.ق)تعميرات و الحاقات بسياري در اين بنا انجام ميشود از جمله اين تعميرات و الحاقات ايجاد مناره و گلدسته بر روي جزرهاي ايوان جنوبي و نقاشي هاي تزئيني با نقوش گل و تٌبه و اسليمي در زير نيم طاقهاي چهار ايوان اصلي صحن حياط است.در د.ره قاجار نيز شبستان(بيت الشتاء)ضلع غربي مسجد گسترش يافته و مورد تعمير قرار گرفته است.از ساير ويژگيهاي اين بنا مقرنس کاري و قطار بندي ،بهمراه گچبري و تزئينات معقلي و کاشکاري و مشبک گچي و آجري با ستونهاي سنگي تراش در قسمت شبستان اشاره کرد .اين بناي با ارزش و نفيس در سال 1375 هجري شمسي توسط اداره کل ميراثفرهنگي استان اصفهان و با همکاري امام جماعت مسجد پس از تهيه نقشه هاي معماري و تعميرات اساسي به شماره1721به ثبت آثار ملي ايران رسيده است.

                       sede.tk

برای مشاهده گالری کامل عکس ها اینجا کلیک کنید

صنايع خميني شهر

 
صنايع خميني شهر به 8 گروه عمده تقسيم مي شود که هرکدام از اين گروهها چندين رشته فعال مي باشند . از اين ميان صنايع محصولات نساجي با 8 رشته، ابزار و محصولات فلزي با 6 رشته و محصولات غذايي با 5 رشته ، فعالتر از ساير بخشها هستند .
بيشترين کارگاههاي شهر به تولد ابزار و محصولات فلزي مشغول مي باشند . تعداد اين کارگاهها 766 واحد است که 6/28 درصد از کل کارگاههاي صنعتي را تشکيل مي دهد .
5/24 درصد از کل کارگاههاي صنعتي در بخش صنايع نساجي فعال هستند که تعداد آنها برابر 654 واحد است . صنايع محصولات کاني غير فلزي در 4 رشته فعال است . اين دسته از صنايع 86/20 درصد از کل کارگاهها را بخود اختصاص داده که معادل 588 واحد مي باشد .
کارگاههاي فعال در رشته هاي مختلف عبارت است از موزائيک سازي 271 ، خياطي 205 ، نانوايي 200، مسگري و روحي ساز 190 ، فلزکار و کابينت ساز 183 و قنادي 174 واحد .
ساير رشته ها در يک تا 55 واحد مشغول به فعاليت هستند . از مجموع کارگاههاي اين شهر تنها 5/2 درصد آن برابر 65 کارگاه شاغلين بين 10 تا 50 نفر دارند و عمدتا توليدکننده خامه قالي - پتو – تيرچه بلوک و ... مي باشند .
ساير کارگاهها يعني 5/97 درصد برابر 2609 کارگاه شاغلين بين 1تا 9 نفر دارند . چنانکه اين ارقام نشان مي دهند کارگاههاي اين شهر در صنايع کوچک فعال مي باشند .

در بخش صنعت از 2099 نفر شاغلين اين بخش بيش از 90درصد معادل 9322 نفر جزء کارگران توليدي و امور حمل و نقل بوده اند . از اين تعداد 2729 نفر در زير گروه الياف کاران ، بافندگان و کشبافان ، 1277 نفر در زير گروه سنگبران و سنگتراشان و 596 نفر در زير گروه تهيه کنندگان مواد غذايي و آشاميدني قرار داشته اند . علاوه براين 5/2درصد برابر 256 نفر در گروههاي اصلي امور خدماتي و 5/1 درصد برابر 151 نفر جزء شاغلين فني و تخصصي بوده اند . بقيه شاغلين صنعتي در ساير گروهها فعاليت داشته اند .

بي توجهي به ميراث 2500 ساله

يكي از ويژگيهاي خميني شهر كه باعث افتخار مردم اين ديار گرديده است قدمت آن است كه در برخي از منابع به حدود ۲۵۰۰ سال اشاره شده است.

 وجود كهندژ در محله خوزان (قهندژ)ووجود اتشكده در كوه اتشگاه كه دركنار زاينده رود واقع شده وجود قبرستان زاغ اباد با سنگ قبرهاي عريض همچنين قنات پيروز شاهي و مسجد جامع همه نشانه قدمت شهرستان است .

بدون شك اطلاع از ميراث اين ديار علاوه بر ايجاد حس غرور وظيفه همه ما را در قبال پاسداري از آن زيادتر مي كند.واز همه مهمتر نقش متوليان فرهنگي شهر را برجسته مي كند.

آنچه مشهود است آثار تاريخي شهر از بي توجهي در شرف نابوديست يا از بين رفته اند .انشاا.. در مطالب بعدي به چند مورد آن اشاره مي كنم.

                      

فاتح تپه های مدن کیست؟

رضا مؤذني در سال 1335 در يك خانواده مذهبي در شهر آبادان به دنيا آمد.ایشان اصالتا خمینی شهری بودند که به دلیل انتقال کار پدرشان به آبادان در این شهر به دنیا آمدند. ايام كودكي را در كوچه‌هاي آباد و پر رونق شهر سپري كرد و پس از مدتي به همراه خانواده به وطن اصلي خود خمینی شهر مراجعت نمود ولي تصوير كوچه‌ها, خانه‌ها و خيابانهاي آنجا را به خاطر سپرد تا روزي با تقدير الهي باز گردد. رضا سالهاي تحصيل را پشت سر گذاشت و موفق به اخذ مدرك فوق ديپلم گرديد. در سال 1356 به خدمت سربازي اعزام شد و با تلاطم درياي خروشان انقلاب اسلامي او نيز سوار بر امواج, همراه ديگر برادران به مبارزه عليه رژيم پرداخت و در نبردهاي خياباني شركت كرد و تا دستيابي به ساحل پيروزي آرام ننشست. پس از پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي به عضويت سپاه پاسداران خمینی شهردرآمد و به عنوان مسئول آموزش فعاليت نمود. او مدتها قبل از صدور فرمان امام خميني مبني بر تشكيل بسيج, به مردم آموزش نظامي داد. با شروع جنگ تحميلي از آنجايي كه با منطقه جنوب آشنا بود به جبهه شتافت و در خرمشهر بر اثر اصابت تركشي به دستش مجروح شد ولي با همان دست گچ گرفته در جبهه ذوالفقاريه حاضر شد و به عنوان فرمانده عمليات سپاه در آن منطقه حماسه‌اي جاويد را رقم زد. با طرح او تپه‌هاي «مدن» كه محل ديده‌باني دشمن بر جاده آبادان بود تصرف شد و دشمن پس از عمليات به وسيله تيربار مستقر بر روي تپه‌اي رزمندگان را هدف قرار مي‌داد و رضا با شجاعت درصدد انهدام آن برآمد اما خود نيز هدف قرار گرفت و در تاريخ 25/2/1360( 2) صداي اذان شهادت را از مأذنه خاك خون رنگ جبهه ذوالفقاريه شنيد و اذن لقاي يار را دريافت كرد.
تپه های شهید موذنی (مدن)

روستاي مدن در شمال شرقي آبادان واقع شده است. در شمال اين روستا ميدان تير آبادان قرار داشت كه قبل از جنگ دو عارضه مصنوعي با ارتفاع چندمتري از سطح مناطق مجاور ايجاد شده بود كه به صورت تپه هايي در دشت هموار منطقه شمال بهمنشير مشاهده مي شد كه به تپه هاي مدن معروف بود. رزمندگان پس از اينكه در عمليات ذوالفقاري (9/8/59)، عراقي ها را تا پشت جاده قفاص عقب راندند و حدود 10 روز بعد با حمله ديگري دشمن را ناچار به عقب نشيني تا تپه هاي مدن كردند. عراقي ها با استقرار در اين تپه ها علاوه بر اينكه جاده قفاص را كنترل مي كردند، بر شهر آبادان ديد داشتند و آن را دقيق زير آتش قرار مي دادند. در تاريخ 25/2/1360، در عملياتي با فرماندهي سپاه پاسداران آبادان اين تپه ها آزاد شد و در پي آن رزمندگان مواضع پدافندي خود را به شمال سه راهي آبادان منتقل كردند.

طرح اين عمليات با همكاري برادران سپاه ارتش و جهاد براي به تصرف درآوردن تپه هاي ديده باني « مدن » كه در مقابل رودخانه بهمن شير (نهر مدن ) قرار داشت تهيه شد. زيرا دشمن توسط گروهان هاي كماندويي خود از اين تپه ها نه تنها براي ديده باني استفاده مي كرد بلكه توانسته بود راه تداركاتي نيروهاي ما را به صورت شبانه روزي قطع و ناامن كند قبل از اينكه عمليات به طور رسمي شروع شود برادران جهادسازندگي با انجام يك سري فعاليت هاي مهندسي زمينه را براي انجام عمليات نهايي آمده كردند.

احداث 3 كيلومتر خاكريزي براي محاسبه تپه هاي مدن و ساخت 1 دهنه پل شبكه اي بر روي رودخانه ي بهمن شير تداركات موردنياز واحدهاي عمل كننده 500 متر جاده در سمت شمال آبادان 2 كيلومتر جاده در شرق بهمن شير كه با امكانات و تجهيزات ناچيزي آماده شد از جمله ي آن فعاليت هاست .
سرانجام پس از تكميل فعاليت هاي فوق الذكر عمليات در تاريخ بیست وپنج اردیبهشت سال شصت ساعت 9 شب به فرماندهي شهيدرضا موذني آغاز شد . در اين عمليات نيروهاي سپاه و ارتش به طور هماهنگ و در كنار يكديگر عمل مي كردند و قرار بر اين بود كه به محض تصرف نخستين تپه فرياد « الله اكبر » به عنوان رمز پيروزي بلند شود تا برادران سنگرساز بي سنگر جهادسازندگي وارد صحنه ي كارزار گردند.
حدود نيم ساعت پس از آغاز عمليات صدا نخستين تكبير به عنوان فتح نخستين تپه بلند شد و اين سبب شد تا جهادگران عمليات خود را آغاز كنند . آنان توانستند تا ساعت 4 30 صبح زير رگبار و آتش دشمن 4 كيلومتر خاكريز با ارتفاع 3 متر بسازند و به خاكريزهاي نيروهاي خودي وصل كنند .
راس ساعت 5 صبح دشمن با 50 دستگاه تانك و نفربر ضدحمله ي خود را شروع كرد و به سرعت به طرف تپه ها حركت نمود; ولي ناگهان در روبه روي خود ديوار خاكي جديدي مشاهده كرد و مجبور به توقف شد.
رزمندگان اسلام كه آرپي جي به دست در پشت خاكريز كمين كرده و آماده ي مقابله با ضدحمله ي دشمن بودند از فاصله ي 10 متري تعدادي از تانك هاي دشمن را منهدم ساختند و بقيه ي نيروهاي مهاجم را هم مجبور به فرار كردند.
به اين ترتيب دشمن به علت از دست دادن تپه هاي ديده باني مدن بالاجبار به جاده ي ماهشهر ـ آبادان عقب نشيني كرد. لازم به يادآوري است كه برادران جهادسازندگي علاوه بر شركت مستقيم در عمليات چه از نظر رزمي چه مهندسي تداركات عمليات مانند مهمات رساني و آب رساني را نيز برعهده داشتند و همچنين پس از عمليات بلافاصله سنگرسازان بي سنگر توانستند خاكريز جديدي را كه ساخته بودند با 3 راه مختلف خاكي به جاده ي شني متصل كنند و با ساخت 2 خاكريز ديگر در پشت خاكريز اصلي ميزان حجم آتش دشمن را بر روي رزمندگان كم كنند.
تاريخ عمليات : 1360 2 25
منطقه ي عملياتي : شمال آبادان
ميزان پيشروي : 2 كيلومتر
خسارات و تلفات وارده به دشمن : 100 نفر كشته 70 نفر اسير 15 دستگاه تانك و نفربر منهدم يا به غنيمت گرفته شده .

تپه های مدن پس از افتخار آفرینی شهید موذنی  به نام این شهید بزرگوار تغییر نام یافت.


 

جشن یکسالگی وبلاگ سده

نویسنده: محمد جواد

چه زود گذشت، چشم بر هم زدیم یکسال شد!

کمر همت بسته بودم تا یک تنه از حیثیت شهرم دفاع کنم، شهری که از یک سو از سو ء مدیریت ها رنج می برد و از سوی دیگر از تفرقه های قومی و محله ای.

از سویی از مهاجرت اقوام غیربومی (لر- عرب- اصفهانی-افغانی-نائینی) رنج می برد و از سوی دیگر از بی مهری های مسئولان استان.

از شروع کار می دانستم که انتظار نتیجه ای فوری، انتظاری بی جاست. می دانستم که این کار فرهنگی نیازمند زمانهای طولانی و رنج و زحمت فراوان است، اما عمل به وظیفه برایم مهم بود نه نظر به نتیجه.

آن روز که شروع می کردم گمان نمی کردم چنین همکاران باوفا و زحمتکشی پیدا کنم.

همینطور که گمان نمی کردم چنین معاندان و بدخواهانی سربربیاورند.

در همین جا و در آستانه یکسالگی وبلاگ سده بر خود لازم می دانم از تمامی نویسندگان دلسوز وبلاگ کمال تشکر و قدردانی را به عمل بیاورم، کسانی که بدون  هرگونه چشم داشتی آستین همت بالا زدند تا گامی هر چند کوچک در جهت اعتلای فرهنگ سده بردارند، کسانی که نه تنها درخواست هیچ دستمزدی ننمودند بلکه کلیه هزینه ها را نیز از جیب خود پرداخت نموده اند.

وبلاگ سده اول مهرماه ۱۳۸۷ یکساله می شود، یکسالگی وبلاگ سده (خمینی شهر) را بر تمامی همشهریان گرامی، فرهنگ دوستان و نویسندگان عزیز تبریک عرض می نمایم.

یکسالگی وبلاگ سده مبارکباد.

 

سینما فرهنگ خمینی شهر

 
سينما فرهنگ خميني‌شهر تنها سينماي اين شهر است. محمدعلي رضايي مدير اين سينما مي‌گويد: كار كلنگ‌زني اين سينما در سال 68 زده شد و بعد از سال‌ها كار ساخت در سال 84 به اتمام رسيد و در همين سال افتتاح شد كه در مدت 2 سال اين سينما توسط بخش خصوصي اداره شد و بعد از آن مديريت آن به انجمن سينماي جوان خميني‌شهر سپرده شد.

بازسازي اين سينما كه در غرب خميني‌شهر وجود دارد، علي‌رغم اين كه در سال 84 افتتاح شد، اما در سال 85 آغاز و در سال 86 پايان يافت و توانست عنوان سينماي درجه يك را به نام خود ثبت كند. وجود 800 صندلي در يك طبقه، اين سينما را به لحاظ فضا حتي از سينماهاي اصفهان متمايز كرده است. كارهايي كه توسط موسسه سينما شهر در اين سينما انجام گرفته علاوه بر بازسازي مسائل ديگري مثل نورپردازي، صدا، استفاده از دستگاه‌هاي آپارات و... را نيز شامل شده است.

به گفته مدير اين سينما، براي اين كه يك سينماي شهرستاني به طور معمول بتواند روي پاي خودش بايستد، بايد حداقل بتواند ماهانه 6 ميليون درآمد داشته باشد كه همه مي‌دانيم 50 درصد اين درآمد صرف فيلم و 50 درصد نيز صرف هزينه‌هاي جاري خواهد شد.

او استقبال مردم از تنها سينماي خميني‌شهر را معمولي دانست و گفت: همه‌چيز به نوع فيلم‌هايي كه در سينما اكران مي‌شود، بستگي دارد. همه ما مي‌دانيم كه مخاطب ما به فيلم‌هاي روز دنيا، ماهواره و اينترنت دسترسي دارد و فيلمي كه قرار است در سينما اكران شود، بايد از قابليت‌هايي برخوردار باشد كه مخاطب را به سينما بكشاند. او در ادامه به برنامه‌هايي كه براي جذب مخاطب و آشنايي آنها به اين سينما انجام گرفته، اشاره مي‌كند و مي‌گويد: ما تلاش مي‌كنيم در كنار فيلم‌هايي كه اكران مي‌كنيم، برنامه‌هاي جنبي هم تدارك ببينيم. برپايي جنگ و همايش‌هاي مختلف، تنها بخشي از كارهايي است كه ما در اين سينما انجام داده‌ايم. حسن اين كاري كه انجام داده‌ايم اين است كه مخاطب ما با ويژگي‌هاي سينماي شهرشان آشنا مي‌شوند.

او در ادامه از اقبال عمومي به فيلم‌هاي گيشه‌اي مي‌گويد و مي‌افزايد: ما در گذشته براي اين كه تعادلي ميان فيلم‌هاي گيشه‌اي و هنري برقرار كنيم، صبح‌هاي جمعه براي مشتركان فيلم‌هاي هنري ايراني و خارجي را نمايش مي‌داديم كه كار نقد و بررسي اين فيلم‌ها نيز انجام مي‌شد؛ اما در ادامه به خاطر مشكلاتي نتوانستيم اين برنامه را پيگيري كنيم كه در تلاشيم در آينده، اين سري برنامه‌ها را مجددا برگزار كنيم. با اين وجود، رضايي به نكات ديگري هم اشاره مي‌كند: در حال حاضر محتواي بعضي از فيلم‌هاي گيشه‌اي چندان با معنويات همخواني ندارد كه اميدوارم مسوولان براي اين مهم هم چاره‌اي بينديشند. همچنين به عنوان كسي كه در كار سينماست، اين توقع را داريم كه مسوولان استاني توجه بيشتري به سينما داشته باشند. با توجه به مشكلاتي كه وجود دارد و سينما از سبد كالاي خانواده‌ها كنار گذاشته شده، اين موضوع را بايد جدي گرفت و بيشتر به آن بها داد.

نقل از روزنامه جام جم ۳۰/۶/۸۷